پارت 4
درمانده کربلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
#میکائیل
نتونستم دوم بیارم گفتم
علی جان من باهام حرف بزنم دق میکنم ــ.....
علی=هووو مگه من نمیگم نزن این حرفو
+ببین ببین علی جونت واسم در میره قهر نکن دیگه
علی =باشه ـ
بچه هاموندن هیئت ــ منو
علی رفتیم گلزار من رفتم بالا سر رفیق شهیدم علی ام رفت..
کلی درد و دل کردم اشک ریختم..
ک یهو دیدم علی حالش بده بیهوش شده بود سری رفتم سمتش
بازم قرض قلبشو نخورده ای خدا..
سری رفتیم سمت بیمارستان دکتر رفت بالا سرش یه سرم بهش زد بهتر شد
رفتم بالا سرش...
تو چرا قرض قلبتوو نمیخوری نمیگی یه چیزیت...
#ادامه دارد