⁉️‌چرا امام زمان؟! ◀️قسمت اول 🍀شخصی به محضر نازنین حضرت اباعبدالله الحسین (علیه الصلاة و السلام) رسید و عرض کرد که معنای شناخت خدا چیست؟ فرمود: « مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ [۱]» 🍀"معرفت خدا عبارت است از اینکه هر زمانی امامی که امام اون زمان هست، امام حی هست، امام واجب تعظیم تو هست بشناسی و اطاعتش کنی این شناخت امام، شناخت خداست؛ شناخت امامی که اطاعتش واجب است.  🍀دوستان چرا امام زمان؟ چرا من میان این همه باید و باید به سمت وجود با کرامت امام زمان حرکت کنم!؟ 🍀 امام زمان مسیر نور و حرکت من رو به سمت خدا تنظیم می‌کند. شما در این جمله‌ی وجود نازنین حضرت اباعبدالله الحسین( علیه الصلاة و السلام) اگر دقت کنید امام تمام حجت رو این گونه بیان می‌کند، تمام کلام و نبض و قلب کلام رو امام در این سخن می‌داند که راه رسیدن به خدا و مسیر شناخت خدا و اطاعت خدا وجود با کرامت امام زمان هست امامی که در هر زمان طاعتش واجب است.  🍀داستان حدیث سلسلة‌ الذهب رو بار‌ها شنیدیم اما بارها و بارها روی این روایت نورانی و پر سخن و پرحرف و پر بیان دقت کردیم که وقتی علی‌ بن ‌موسی ‌الرضا( علیه الصلاة و السلام) بعد از بیان« کلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی…[۲]» 🍀 شرط این امنیت رو مطرح می‌کند؛ کلمه توحید و نگاه توحید یک دژ امن است، شرط این دژ امن و این امنیت رو این گونه بیان می‌کند« و لکن بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها » اصل ظرافت کلام در این است که امام نفرمود: « والولایة من شروطها والامامة من شروطها» خیلی نکته، نکته لطیفی هست؛ آی کسانی که به ظرافت روایات دقت دارید، آی کسانی که در کنارعلم و درایه، فهم و درایه و فقه درایه رو دقت دارید.  🍀فقه الدرایه یعنی دقت و توجه به کلمات امام، امام به جای آنکه بفرماید ولایت شرط توحید است فرمود: ولی شرط توحید است؛ به جای آنکه بفرماید امامت شرط توحید است؛ فرمود: امام شرط توحید است یعنی: امامی که حی است و حاضر است، خود وجود خارجی امام. 🍀امروز رسیدن من به خدا منوط به نگاه امام زمان است، رسیدن من به خدا در دایره لبخند وجود با کرامت امام زمان است، رسیدن به خدا منوط به امضا سبز و معطر و رنگین امام زمان است. 🍀اگر او به من بخندد و او به من لبخند بزند و او از اعمال من رضایت داشته باشد یعنی کل هستی در مسیر رسیدن من به امام زمان کمک می‌کند. ................  ۱- شيخ صدوق(ره)، علل الشرايع، ص۹ ۲- عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق ج ۲ ص ۱۳۵؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق ص ۳۷۱؛ بشارة المصطفى لشيعة المرتضى‏، طبری آملی، ج ۲ ص ۲۶۹؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۳ ص ۷ ‌‌