عشق و عرفان : (قسمت بیست و چهارم) شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری منزل اول: طلب مجاهدت در مقام طلب: ادامه... از همان وقتى كه سالك قدم در ميدان طلب گذاشت بايد دائماً جانب مطلوب خويش را مراقبت كند، و در جهت نيل به مطلوب خويش حركت كند، و اين همان مجاهدت در مقام طلب است. بنابراين:مجاهدت در مقام طلب، مراقبت جانب مطلوب است، در مراقبه به معنى وسيع آن خلاصه مىشود، و به آن بر مىگردد. به طورى كه اصل مجاهدت به مراقبت بر مىگردد و در آن خلاصه مىشود، مراتب مجاهدت هم به مراتب مراقبت بر مىگردد، و در آنها خلاصه مىشود. در منازل سلوك و مراحل آن، در هر منزل و هر مرحله اى به تناسب آن مجاهدتى براى سالك هست. در اوايل و بدايات، مجاهدت سالك به تناسب آن است، در اواسط به تناسب آن، و در نهايات هم به تناسب آن. و اين در حقيقت به آن معناست كه در هر منزل و هر مرحله اى ازمنازل و مراحل سلوك به تناسب آن مراقبتى يا مراقبه اى براى سالك هست. در اوايل و بدايات، مراقبت يا مراقبه به تناسب آن است، در اواسط به تناسب آن، و در نهايات هم به تناسب آن.البته اين به لحاظ يك تقسيم بندى كلى است، والا اگر بخواهيم دقيقتر و صحيحتر بگوييم، بايد گفت به لحاظ اينكه منازل سلوك به يك نظر بى شمار و مراحل آن بسيار است، مراتب مجاهدت، يعنى مراتب مراقبت هم بى شمار و بسيار است. و بايد گفت، در سفر الى الحق قدم به قدم در هر منزل و هر مرحله اى مجاهدت خاص، يعنى مراقبت يا مراقبه خاصى هست. و اين، حقيقتى است كه براى ارباب معرفت پوشيده نيست، و سالكان صادق به آن وقوف كامل دارند. اين راه را نهايت صورت كجا توان بست كش صد هزار منزل بيش است در بدايت در هر صورت، براى روشن شدن مطلب به مواردى به عنوان مثال اشاره مىكنيم:در مرحلهاى از مراحل سلوك، مجاهدت سالك به اين است كه واجبى از واجبات الهى ترك يا تضييع نگردد، و حرام و معصيتى انجام نگيرد، يعنى جانب حضرت معبود در اين دو مورد كاملا مراقبت گردد. در مرحله ديگر از مراحل سلوك، مجاهدت سالك به اين است كه علاوه بر انجام دادن واجب و ترك معصيت، از مباحات نيز كنار بكشد، و از لذات مباح نفسانى هم اجتناب كند، و از مباحات قطع تعلق كند و خود را از اسارت به آنها آزاد بگرداند، يعنى جانب حضرت مقصود را در اين مورد نيز مراقبت نمايد. لذت او در ذكر حق، راحت او در انس به حق، شادى او با قرب حق، و شغل او عبوديت حق باشد.در مناجات الذاكرين حضرت زين العابدين سلام الله عليه مىخوانيم:«... و أستغفرك من كل لذة بغير ذكرك، و من كل راحة بغير انسك، و من كل سرور بغير قربك، و من كل شغل بغير طاعتك».يعنى «... خدايا، و از تو مغفرت و گذشت مىخواهم از هر لذتى كه به غير ذكر تو باشد، و از هر راحتى كه بغير انس تو باشد، و از هر شادى و ابتهاجى كه به غير قرب تو باشد، و از هر اشتغالى كه به غير طاعت تو باشد». از اين جملات به خوبى اين معنا را استفاده مىكنيم كه در اين مرحله به طورى كه اشاره شد مجاهدت سالك، يعنى مراقبت يا مراقبه او در اين خواهد بود كه مباحات و لذتهاى مباح هم اجتناب كند، و علقه هاى مباح را كنار زند و خود را از حجب آنها آزاد كند، و دل وى به چيزى جز حضرت مقصود، تعلق نداشته باشد. ادامه دارد...