💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
آمدم ای شاه... پناهم بده.
۴۵ تو عروس حضرت زهرایی منتخب امام رضایی این چند کلمه زمانی که خیره به گنبد طلایی داشتم به آینده فکر میکردم که بعد ازاین چه خواهد شد چنان ضرب آهنگی در قلب و ذهن‌من گرفت که دور آن را بیش هزار برابر کرد اگر نقاره خانه به فریادم نمی رسید به گمانم طبل بی جنبگیم به گوش افلاکیان میرسید اوچنان با جملات مرا از فرش به عرش وگاهی از عرش به فرش میبرد که در همان ماه های اول همگان تغییر شگرف درمن احساس کردند وسوالی از پس سوالی دیگر در ذهنشان به وجود می آمد..گاها می پرسیدند توراچه شده .؟ آخر این همه تغییر چگونه .؟ کجاست آن دختر حاضر جوابی که هیچ کس دربرابرش جراُت سخن نداشت وحتی نمیتوانست بگوید از پس چشمانت ابروست. کجاست آن دختری که با برادر سر حجاب جنگ‌داشت واورا جوجه شیخی تازه به دوران رسیده که ادعای خدایی دارد خطاب میکرد اول آنکه با انتخاب مردی همچو برادر همه را انگشت به دهان گذاشتی وحالا هرروز به طریقی شگفت زده مان میکنی . یعنی واقعا تو همانی که برادرت فکر میکرد با این اخلاق و رفتارت سید بینوارا بدبخت میکنی نه امکان ندارد تو جادوشده ای ومن سحر شده بودم اما نه آنچه آنان تصور میکردند من به دست مولایم امام رضا سحر شده بودم آن هم همان جا که از جانبش منتخب شدم و عروس زهرا خوانده شدم به خودم قول دادم بزرگ شوم ..عاقلانه رفتار کنم وحرمت نگه دارم ..واز خودش یاری خواستم تا شرمنده حضرت زهرا نشوم ... وهم اکنون که یک دهه از بالغ شدنم میگذرد هنوز هم درحال تغییر هستم و گذر عمر باید تا پروانه شوم.. سادگی و سکوت من آنچه همگان تصور میکنند نیست ....پیله درسکوت باید تنیده شود تا به درستی پروانه را در درونش رشد دهد روزی از پیله در خواهم آمد... 🔻نشانی باغ انار https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 🔻نمایشگاه باغ @anarstory