«تو دلداده‌ی او باش، او به مشکلاتت رسیدگی میکند....» 🍃حکایتِ دلدادگی یک جوان شیعه‌ی ایرانی به دختر دانشجوی مسیحی است، خانمی که ماجرای شنیدنی خودش را این چنین بیان می‌کند: من مسیحی بودم تا روزی که یکی از دانشجوهای ایرانی به خواستگاریم آمد. او گفت من شیعه هستم و شرط ازدواجم با شما این است که شما هم شیعه شوید. 💫فرصتی خواستم تا پیرامون اسلام و تشیع تحقیق کنم. بعد از تمام تحقیقاتم همسرم هم پزشک شده بود. 🍃خیلی کمکم کرد و همه­‌ی مسائل برایم حل شد جز یک مسأله و آن موضوع طول عمر امام زمان بود. 💫ما با هم ازدواج کردیم و بعد از چند سال به حج مشرف شدیم. در منی که برای رمی جمرات می­ رفتیم، همسرم را گم کردم. از هر کس با زبان انگلیسی نشانی می‌پرسیدم، نمیدانست. خسته شدم و گوشه‌ای با حال غربت نشستم. 🍃ناگهان آقایی در مقابلم آمد که با لهجه‌ی فصیح انگلیسی صحبت میکرد. به من گفت: بلند شو برویم رمی جمرات را انجام بده. الان وقت می­گذرد. بی­‌اختیار دنبالش راه افتادم و رمی جمرات را انجام دادم. بعد از رمی جمرات، آن آقا مرا به خیمه رساند. خیلی از لطفش تشکر کردم. 💫او به هنگام خداحافظی فرمود: «وظیفه‌ی ماست که به محبان خود رسیدگی کنیم». «در طول عمر ما شک نکن». «سلام مرا هم به دکتر برسان». 📚نقل از کتاب میرِ مهر صفحه۳۵۵ ‌‌‌‌【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 🆔️ @bidarie_zaman