علی سروش
شب #دوم: حکایت قیس بن مسهّر صیدوای (عبد الله بن یقطر) در بردن نامه سید الشهداء علیه السلام به کوفه و
◾️قَیس بن مُسْهِر (مُسَهَّر) صَیداوی اَسدی، نامه‌رسان بین امام حسین(ع) ، کوفیان و مسلم بن عقیل که در قادسیه به دست نیروهای عبیدالله بن زیاد گرفتار شد و چند روز قبل از واقعه عاشورا به شهادت رسید نام وی در زیارت الشهدا آمده است. ◾️اصلی‌ترین نقش قیس در جریان واقعه کربلا را می‌توان نامه‌رسانی وی عنوان کرد. نامه‌هایی که قیس در این جریان رد و بدل کرده عبارتنداز:رساندن نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع) در مکه،رساندن نامه مسلم از بین راه به امام حسین(ع)، برگرداندن جواب امام به مسلم، همراهی با مسلم در سفر و رساندن نامه مسلم به امام حسین(ع) در جریان بیعت کوفیان، همراهی با امام حسین(ع) و رساندن نامه امام حسین(ع) از حاجر به کوفیان. ◾️هنگامی‌که قیس به قادسیه رسید، حصین بن نمیر او را دستگیر نمود. حُصَین، قیس را پیش عبیدالله بن زیاد فرستاد تا ابن زیاد درباره او تصمیم‌گیری کند. وی قبل از دستگیری نامه‌ای که به همراه داشت را پاره کرد تا به دست دشمن نیفتد ◾️به دستور ابن زیاد، قیس به بالای منبر رفت تا طبق قرار با ابن زیاد، علی(ع) و دو فرزندش را لعن کند. وی وقتی بر فراز منبر رفت ابتدا خدا را سپاس گفته و ستایش کرد. سپس درود بر پیامبر اکرم(ص) فرستاد و علی و حسن و حسین(ع) را فراوان مدح نموده و بر آنان رحمت فرستاد. وی در ادامه عبید الله بن زیاد و پدرش و ستمکاران بنی امیه را از اول تا آخر لعن و نفرین کرد آنگاه گفت: ای مردم، من فرستاده حسین به سوی شمایم و در فلان موضع از او جدا شدم، به سوی او بروید. ◾️پس از افشاگری‌های قیس، ابن زیاد دستور داد او را از بالای بام قصر پایین انداخته و به شهادت رساندند. سپس ابن زیاد دستور داد بدن وی را قطعه قطعه کردند. ◾️در گزارش شیخ مفید آمده: او را دست بسته به زمین افکندند استخوانهایش شکست و هنوز رمقی مانده بود که مردی به نام عبد الملک بن عمیر لخمی، سر وی را برید. حاضران وی را نکوهش کردند که چرا چنین کردی؟ در جواب گفت: می‌خواستم راحتش کنم.البته در بعضی از منابع همین داستان برای عبدالله بن یقطر نیز ذکر شده است.