🌹🌹 سعید رمضان‌زاده در گفتگو با خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا درباره جانباز شهید سید حسین آملی گفت: سید حسین در سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی مریوان و در محور جانوران از ناحیه نخاع آسیب جدی دید و با قطع نخاع به درجه جانبازی رسید. سید حسین از شرایط خاص جانبازی برخوردار بود و به خاطر زخم بستر‌های زیاد مجبور بود بر روی سینه بخوابد، شهید سید حسین آملی ۳۶ سال بر روی سینه خوابیده، زندگی کرد و لحظه‌ای ناشکری از زبانش نشنیدم.  رئیس اسبق بنیاد شهید و امور ایثارگران ساری و از نزدیکان شهید آملی ادامه داد: بر اساس مسئولیتی که در بنیاد جانبازان وقت به‌عهده داشتم از ابتدای جانبازی سید حسین با او بودم و در جریان زندگی نیز قرار داشتم. هر زمان برای دیدارش به منزل سید حسین می‌رفتم و می‌دیدم که سید حسین دوباره روی سینه خوابیده از سید می‌پرسیدم: سید چه خبر؟، فقط می‌گفت؛ شکر. شکر پروردگار از زبان سید حسین آملی بعد از ۳۶ سال خوابیدن روی تخت جانبازی چیزی نبود که او از روی عادت بوده باشد، وقتی خدا را شکر می‌کرد از اعماق وجودش خدا را صدا می‌زد. در زمانی‌ که بنیاد جانبازان با بنیاد شهید ادغام شد، مسئولیت بنیاد شهید و امور ایثارگران ساری را عهده‌دار شدم و از نزدیک در جریان زندگی شهید آملی قرار گرفتم. وی ادامه داد: خانم احمدی همسر شهید سید حسین آملی که بعد از زمان جانبازی سید با او ازدواج کرد، خود خواهر شهید است. این بانوی ایثارگر بعد از شهادت برادرش و دیدن سید حسین، تصمیم می‌گیرد با این جانباز، که شرایط خاصی نیز داشت، ازدواج کند و مانند یک پروانه در طول سالیان متمادی خدمت‌گزار جانباز معزز سید حسین آملی باشد.  رمضان‌زاده بیان کرد: شدت جراحات و وضعیت خاص جانباز شهید سید حسین آملی در طول این سال‌ها باعث شد که دو پای سید‌ حسین قطع شود. شهید آملی به خاطر خوابیدن‌های مداوم بر روی سینه و پدپد آمدن زخم‌های بستر دچار عفونت شدید شده بود. سه شب قبل از شهادتش با تماس همسر شهید متوجه وخامت حال سید شدم و با انتقال سریع او به بیمارستان و سعی و تلاش کادر بیمارستان سید احیا شد و دوباره به خانه بازگشت. موقعی که سید را به خانه منتقل کردیم، چند نفر از بچه‌های قدیم دورش جمع شدیم و به شوخی به او گفتیم سید حسین رفته بودی، اما برگشتی! وی اظهار کرد: سید حسین با همان شوخ طبعی و متانت همیشگی خود گفت نمی‌دانم چی جا گذاشته بودم که برگشتم و یا شاید گناهی کردم که خدا دوباره مرا بازگرداند تا سبک شوم و بعد بروم. سه شب از این شب نگذشته بود که دوباره خبر دادند سید حسین آملی به بیمارستان منتقل شده، اما این بار با دفعات قبل که سید حالش خراب می‌شد فرق داشت. وقتی بالای سر سید حسین در بیمارستان رسیدم، چشمانش باز بود و از گوشه چشمش اشک می‌آمد انگار دیگر نمی‌توانست با ما سخن بگوید و فقط با نگاهش با ما صحبت می‌کرد. دیر زمانی نگذشت که سید آسمانی شد و ما را در این دنیای پر از گناه رها کرد و رفت. گفتنی است؛ شهید سید‌ حسین آملی جانباز قطع نخاع که ۳۶ سال بعد از مجروحیتش را به سینه بر روی تخت بود و تمام دوران مجروحیت و جانبازی‌اش را با زخم بستر به‌همراه درد و رنج جسمی گذراند، در تمام لحظات فقط شکر‌گزار خدا بود. سید‌ حسین آملی روز ۲۹ اسفند به یاران شهیدش پیوست و بعد از ۳۶ سال رنج بستر، بالاخره شبی را به پشت بر بستر آرامش خوابید، دیگر از آن رنج و درد‌ها خبری نیست. شهید سید‌ حسین آملی رفت تا اجر ایثار، مقاومت، صبر و تحمل خود را ببیند.  🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI