دستای مهربون کی شبا رو/گره زده به زلف ماجراتون شبا ک خورشیدم دلش میگیره/می خزه آهسته زیر عباتون ما که از اول نبودیم غریبه/با غم و غصه های آشنا تون به چاهِ سینه های ما میریزه/هق هق گریه های بی صداتون دستای خالیمونو هی گرفتیم/مثل پیاله زیر "هل اتی" تون سر میره از ظرفای کوچیک ما/محبت شما و بچه هاتون امام پیشونی سفیدا شدن/چقدر میاد به چشمای سیاتون تخت خلافت شما رو عرشه/کی میتونه بیاد بشینه جاتون؟ حکومت آخرتو گرفتید/دنیا بمونه واسه دشمناتون هر چه دویدیم نرسیدیم آقا/به انتها که نه به ابتداتون چشم ما چپ نیست که دو تا ببینیم/خدا شمایی و شما خداتون انگاری باید که پریشون بشه/هر کی نفس میکشه تو هواتون کعبه رو دیدم که یقه دریده/هو میکشید تو ایوون طلاتون حاجرا سبقت میگیرن بیارن/اسماعیل ها رو به صف مناتون هر چه دویدیم نرسیدیم آقا به انتها که نه به ابتداتون 🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI