enc_16704373412281595127668.mp3
5.36M
اصلاً نیازی نیست از بسترت پاشی با درد پیش پای شوهرت پاشی هی گفتم از دردات هی گفتی چیزی نیست گفتی اگر گاهی میفتی چیزی نیست تو دست به دیواری گفتی یه کم خستم دیدم قنوتت را گفتی یه کم دستم این بچه‌ها سایه رو سر می‌خوان بانو تا وقت دامادی مادر می‌خوان بانو از رفتنو از مرگ کمتر بگی ای کاش مادر می‌خواد زینب فکر عروسیش باش چشم پرآب تو نقش برآبم کرد تابوت تو اومد خونه خرابم کرد دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته هم موی زینب هم خونم به هم ریخته طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره هی میگه دیواره هی میگه گوشواره زینب با دلشوره هی روتو می‌بوسه شونه که می‌افته بازوتو می‌بوسه @A_basire