🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
💢قسمت صد و شصت و دوم:
ولایت پذیری
انتظاری که ما از نتیجه جنگ داشتیم پیروزی قاطع نظامی در جنگ بود. هیچوقت فِک نمی کردیم کار به توافق و مذاکره برسه ، اما صلاح و مصلحت امام خمینی و نظام اسلامی بر این قرار گرفته بود و ایران در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ با بیانیه ای که حضرت امام صادر کرد، قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفت. شرایطی جدیدی شکل گرفت و برای بعضی از بچه ها سؤالاتی ایجاد شده بود که چه اتفاقی افتاده و چرا سرانجامِ جنگ به اینجا ختم شد؟
با وجود اینکه در شرایط بسیار سختی بسر می بردیم و قاعدتا خبر پذیرش قطعنامه باید افراد رو خوشحال می کرد، ولی نشونه های خوشحالی در چهره اکثر بچه ها دیده نمی شد و حتی عده ای هم ناراحت بودن، اما از اونجایی که نظر و تصمیم حضرت امام خمینی برای همه ما که به امر او پا به عرصه دفاع مقدس گذاشته بودیم فصل الخطاب بود ، کسی اعتراضی به این تصمیم نداشت ، تنها چیزی که باعث ناراحتی و غم بچه ها بود اون جمله امام بود که فرمودن «جام زهر رو می نوشم» می دونستیم امام از این تصمیم خوشحال نیست و در واقع علیرغم میل باطنی و بر اساس مصالح نظام اسلامی این تصمیم رو گرفته اند. بنابراین بدیهی بود فرزندان معنوی امام، از غم درونی امام، غمگین باشن.
در این شرایط وظیفه بزرگترا بود تا با تحلیل و تبیین مطالب ، بچه ها رو از غم و نگرانی دور کنن. با تاکید بر ولایت پذیری و بصورت چهره به چهره همه افراد توجیه می شدن و موضوع مهم در گفتگوها، بحث تکلیف گرایی و مهم نبودن نتیجه بود. بعد از چند روز بتدریج غم و نگرانی از چهره بچه ها زدوده شد و همه از این امر خرسند و شادمان بودن که موفق شدن بعنوان سربازی کوچک و به امر ولی فقیه شون در دفاع مقدس شرکت کنن و سختیای اسارت رو با روسفیدی پشت سر بزارن و اکنون که صلاح و مصلحت بر صلح و سازش است با طیب خاطر امر و فرمان ولی و امامشان رو بر دیده منت بگذارن.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨