✋🏻⭐ تقدیم به آنها که مردانه جنگیدند و آزادی واقعی را در زندان های عراق تجربه کردند ............. نوجوانی بودم و راهی شدم سمت جنوب چون بسیجی ها به سر داشتم باید می شکست آن روزها ۱ من شدم مین و خودم را پیش دشمن کاشتم کشتم از خرچنگ ها چندین و چند و... عاقبت ۲ تیری از یک «حرمله» بر گردن تُردم نشست «زجر» با قنداقه ی یک اسلحه می زد به من تا «مغیره» آمد و دست مرا با زور بست قبل از اینکه چشم خود را وا کنم گفتم به خود می آید به استقبال من چشم وا کردم ولی آنجا جهنم بود و «شمر» روی تخت سرد بهداری گذشت از حال من راهی زندان شدم در حال خونریزی و درد بی خبر بودم از اردوگاه اجباری و کار ما اسیر نفْس بودیم و داشتیم و و و انتظارِ در اسارت بود یک ما به اقتدا کردیم پشت میله ها از خدا ممنون که بین چند میلیارد آدمش گوشه ای پنهانمان کرد از هجوم حیله ها قم المقدسه ............................................... ۱. صدور فرمان امام خمینی(ره) در روز ۲۵ آبان ماه ۵۹ یعنی یک روز قبل از آزادسازی سوسنگرد که در آن امام(ره) فرمودند: «بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود» و رزمندگان اسلام در پاسخی سریع و بی‌درنگ به فرمان رهبر خود فردای همان روز، دشمن متجاوز را از خاک کشور بیرون راندند و سوسنگرد را آزاد کردند ۲. خرچنگ: اصطلاحی که رزمندگان به تانک می گفتند 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15