سلام
چند وقت پیش رفتم یه مطبی حجامت کردم برای اینکه فشارم نیفته و اینا
یه شیر کاکایو و کیک گرفتم گذاشتم کیفم که تاکسی بگیرم و توی ماشین بخورمش😜
اون محله خیلی شلوغ بود یه خیابون تنگ و کلی ماشین و آدم ، گیج بودما
خلاصه تاکسی گرفتم همین که نشستم راننده گفت در رو باز و بسته کن🥸
آقا درو بازو بسته کردن همانا و یه پسره گوریل با موتورش رفتن آسمون اومدن زمین🫣🫣😳همانا
همون بالاها تو اوج که بود صورتمو مظلوم کردم و یه عذرخواهی به سبک هندی کردم🙏
طفلک بند کیفش رو یطرفه انداخته بود گیر کرده بود به فرمون موتورش
انگشت شصتش گیر کرده بود به دستگیره ماشین🤯🥵😰
اصلا یه وضعی رنگ صورتش شده بود قرمز قرمز😡🤬
راننده تاکسیو رو بگو به من دلداری میداد ! نترس تو مقصر نیستی دخترم اون نباید از سمت در مسافر بیاد
راننده پیاده شد مردمم جمع شده بودن پاچه شلوار پسره زدن بالا ، پوست ساق پاش مثل کاغذ لوله شده بود خونین مالین...
از درد به خودش میپیچید 😣😖
منم توی ماشین شیر کاکائو کیک میخوردم فشارم نیفته😜😜😜
خدایی خیلی ناراحت شدم
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•