تا از سرکار میرسید وقتش رو با بچه میگذروند.منم ادم بودم توجه میخواستم اما دریغ از یکم توجه.دخترم تا وقتی سه ساله بشه بچه ی ارومی بود اصلا اذیتم نمیکرد برای همین هروقت خواب بود یا مشغول بازی میشد منم تو فضای مجازی خودم رو مشغول میکردم.تو یه گروه خانوادگی مربوط به اقوام همسرم عضو بودم هراز گاهی هرکدوم از اعضا یه حال و احوالی میکرد یا پستهای جالب میگذاشت.منم از وقتی کرونا اومد چندبار پستهای مربوط به مقابله با کرونا رو گذاشتم توی همون گروه.بعد از مدتی پسر عمه ی مادرشوهرم که اونم توی کانال بود اومد پی ویم و ازم بابت پستها تشکر کرد .بعد از اون چون قبل از ازدواجم مربی باشگاه بودم گاهی سوالاتی ازم میپرسید، ❌کپی حرام ⛔️