❤️شهید رضا اسماعیلی❤️ داعشی‌ها محاصره‌ش کردن. تا تیر داشت، با تیر جنگید. تیرش تموم شد، داعشی‌ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش. همون موقع حاج‌قاسم هم توی منطقه بود. خلاصه اینقدری این رزمنده رو زدن، تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد. ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد و تسلیم نشد. تشنه بود. آب جلویش می‌ریختن رو‌ی زمین، فهمیدن حاج‌قاسم توی منطقس. برای خراب کردن روحیه حاج‌قاسم، بیسیم رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش. کم‌کم برا اینکه زجر کشش کنن، آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش میگفتن: به حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم. اینقدر یواش‌یواش بریدن که ۴۵دقیقه طول کشید! ولی از اولش، تا لحظه‌ای که صدای خر خر گلو آمد، این پسر فقط این چند کلمه را گفت: "اصلا من آمدم جون رو بدم برای دختر مظلوم علی. اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب. اصلا من آمدم سرم رو بدم. یا علی یا زهرا." میگن حاج‌قاسم تمام این ۴۵دقیقه رو گریه میکرد😭 بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج‌قاسم😭 💎امنیت ما اتفاقی نیست. عزیزان، چقدر سرها و خون‌ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم! 🌷شادی روح تمامی شهدا، بویژه شهید رضا اسماعیلی و شهیدحاج‌قاسم عزیز صلوات🌷 🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Aftabe_hedayat