امام هم هر کاری که در زمینه‌ی انجام دادند، متّکی به همین حرکت اسلامی و اسلام بود؛ امام در چهارچوب آن حرکت کردند. اگر چنانچه یک چنین وجود نداشته باشد، این تحوّل انسان، غلط خواهد بود و احتمالاً انسان قدم را نابجا برمیدارد، بعد هم درست پافشاری نمیکند؛ یعنی ثبات قدم در این حالتِ تحوّلی، نخواهد داشت. انسان به یاد بعضی‌ها می‌افتد، ما در انقلاب خودمان داشتیم کسانی را که اینها افراد انقلابی و علاقه‌مند بودند، منتها چون پایه‌‌های فکری‌شان پایه‌های محکمی نبود، پایه‌های ایمانی‌شان، پایه‌های متین و مستحکم و دارای پشتوانه‌های عقلانی محکم و استدلالی محکمی نبود، بعد از اینکه مدّتی گذشت و از سنین جوانی مثلاً یک مقداری عبور کردند، تبدیل شدند به همان که اصلاً انقلاب علیه آن بود؛ یعنی انقلاب اسلامی در واقع یک عدّه را کنار زد. بعضی جوانهای انقلابیِ دیروز هم بعد از آنکه وارد مرحله‌های گوناگون زندگی و عبور از سالهای جوانی شدند، در واقع نزدیک شدند -حالا یا بعضی‌ها نزدیک شدند، یا بعضی‌ها تبدیل شدند- به چیزی شبیه آن ؛ به قول مرحوم امیری‌فیروزکوهی که ایشان در یک شعری میگوید: شباب عمر به دانش گذشت و شیب به جهل کتاب عمر مرا فصل و باب، پیش و پس است 99/3/14