🍃یار دور از نظر
دلم سرِ سازش با دنیا ندارد.
دیگر حرفهایم روی او اثر ندارد.
اختیارش از دستم رفته است.
سرخود شده و گویی به لجاجت افتاده.
میگویم تاب بیاورد دنیا را
میگوید دیگر بس است هر اندازه که تاب آوردم.
میگویم چیزی نمانده تا پایانش
میگوید برای یک لحظه تاب آوردن این سیاه چال
باید دلیلی بزرگ داشت.
میگویم مگر کماند کسانی که تاب آورده و زندگی میکنند
میگوید از همرنگ جماعت شدن بیزارم.
من نمیتوانم آرامَش کنم.
ولی نمیتوانم این گونه هم تحمّلش کنم.
حالا تو میگویی چه کار کنم؟
راستش از وعدههای امروز و فردای من هم خسته است.
بارها برایم خط و نشان کشید
و هر بار با وعدۀ دوستی تو آشتی کرد با من.
کاسۀ صبرش لبریز نشده، شکسته و تکه تکه شده.
دل ناشکیب، با وعده آرام نمیگیرد.
حالا تو میگویی چی کار کنم؟
میدانم کاسۀ چه کنم چه کنمی که به دست گرفتهام
حاصل سالها غفلت از توست.
کاش میدانستم تا کی بناست این کاسه در دستم باشد
و همچنان خالی از پاسخ این سؤال: آیا با من دوست میشوی؟
دعا کن دلم نمیرد در این همه ناشکیبی!
من باز هم منتظر میایستم تا پاسخت به دستم برسد.
مرا اگر این قدر منتظر میپسندی حرفی نیست.
شبت بخیر یار دور از نظر!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi