این امنیتِ اخلاقی که ما بارها ذکر کردیم، گفتیم در جامعه امنیتِ جانی فقط معیارِ امنیت نیست که بگوییم جامعۀ ما امن است چون مردم درِ دکّان یا مدرسه یا در مسیر رفت و آمد و در خیابان، کسی به آنها تعرّض نمی‌کند. امنیت فقط این نیست، امنیتِ اخلاقی لازم است، امنیت اعتقادی لازم است. امنیت اخلاقی یعنی اینکه ما آنچه شارع مقدس مرز قرار داده است، حرام قرار داده است، آنرا انجام ندهیم. مرزش مرزِ شارع است. یک جا ممکن است گفتنِ یک چیزی لازم باشد، شرع باید بگوید، معیارِ شرعی باید مشخص بکنند که کجا لازم است، کجا حرام است. اینهایی که معیارهای شرعی را قبول ندارند، اینجا گیر می‌کنند، بَلبَشو بوجود می‌آید. معیار شرعی، خط را مشخص می‌کند. بنابراین، لاتَغتَب فتُغتَب و لاتَحفِر، حَفر کردن، و لاتَحفِر لأخیکَ حُفرةً فَتَقَع فیها؛ چاهی برای دیگری، حفره‌ای برای دیگری حفر نکن! که اگر کردی، خودت هم در آن می‌افتی. اینها همه‌اش کلمات استعاری است، کلماتِ فصاحت‌آمیزِ اُمَراءُ الکلام است، ائمه«علیهم‌السلام» اُمراء الکلام بودند. خیال نکن که اگر این راه، سنگلاخ بود، فقط دیگران از این سنگلاخ زحمت می‌بینند. نه، خودِ شما هم زحمت می‌بینی. بعد فرمود: فإنَّک کما تَدین تُدان، همانطور که با دیگران رفتار می‌کنی، همانطور با تو رفتار خواهد شد. این، یک قاعدۀ کلّی است. البته در موارد دیگر هم شبیهِ این در روایاتِ دیگر نسبت به گناهان و تخلفات دیگر، مطالبی ذکر شده. این روایت دربارۀ غیبت بود و بعد هم حفره، یعنی هر توطئه‌ای برای دیگری بچینی. اگر شما باب توطئه‌چیدن و دسیسه‌چینی و زمینه خراب کردن و آبروریزی را باز کردید، یا از آن بابی که دیگری باز کرده، شما هم وارد شدید؛ طبعاً به توسعۀ این عمل، این تخلف، این گناه کمک کردید! وقتی کمک کردید، عمومی شد، خودِ شما هم مشمول آن خواهید شد. این، یک قاعدۀ کلّی است، اینها حکمت است، چیزهایی است که به نظر انسان ممکن است واضح بیاید، اما وقتی دقت می‌کند می‌بیند دریایی از معرفت و حقیقت در این خفته است.[1] امالی، صفحۀ 505 @AhkameHarameRazavi