رحم کن! ای بی‌مروّت! ای زمان! لحظه‌ای در جایِ خود، ثابت بمان! این‌که با خود می‌بَری، عمرِ من است ساعتی خود را رفیقِ من بدان! من جوانم، آرزو دارم رفیق! درک کن! تشویش را از من بران! بی‌خیالی طی بُکن! یک کم بخواب! یک ترانه، بی‌ریا با من بخوان! چشمکی مستانه بر مستی بزن! حالِ خوبم را بِبر تا آسِمان! عقربه‌ها خواهرانِ عقرب‌اند دوری از این قوم کن، ای جانِ جان! عاقبت عُمر تو هم سر می‌رسد کاش باشی با من وُ ما .