🌿🌺﷽🌿🌺 🔰 مجلس میهمانی بود پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود... اما وقتی ڪه بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد.. و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت... 🔹 دیگران فکر ڪردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده... به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! 🔹 پیر مرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود. ✅مواظب قضاوتهایمان باشیم.... 💠چه زيبا گفتند: برای ڪسی ڪه میفهمد هیچ توضیحے لازم نیست وبرای ڪسی ڪه نمیفهمد هر توضیحے اضافه است 🔸آنانکه می فهمند عذاب می کِشند وآنان که نمیفهمند عذاب می دهند ✅مهم نیست که چہ "مدرڪے" دارید مهم اینه که چہ "درڪے" دارید. 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌺🌿🌺🌿