اینک آخرالزمان...جنگ سرنوشت ساز غزه
#تحلیل_مهم
#تحلیل_اختصاصی
شروع عملیات زمینی اسرائیل در غزه نقطه شکست و شروع دومینوی فروپاشی دیوار های قلعه خیبر اسرائیل خواهد بود.
اگر به هر نحوی اسرائیل به غزه ورود کند آنگاه شمال اسرائیل یا جنوب لبنان و جنوب سوریه به چند میدان نبرد متحرک بزرگ تبدیل خواهند شد و اگر با سماجت طرفین روبرو شود، آمریکا و اروپا از یک سو و ایران، محور مقاومت، چین و روسیه (اتحاد بلوک شرق ) نیز به این جنگ ورود کنند خواهیم دید که این جنگ به یک جنگ یا جامع جهاد مانند جنگ های صلیبی معروف شکل میگیرد با این تفاوت که دیگر فقط اورشلیم یا بیت المقدس کانون این درگیری ها نخواهد بود.
از دست دادن غزه برای روسیه، ایران و چین به نوعی خودکشی محسوب میشود.
غزه ممکن است قطعه کوچکی از زمین به مساحت 370 کیلومتر مربع به نظر برسد، اما این اولین گام در برقراری سلسله پیروزی های مجدد محور غرب علیه بلوک شرق خواهد بود که اینبار با یک جاه طلبی نژادی نیز همراه شده است.
این پیروزی ممکن است که قدرت ارتش اسرائیل را ترمیم کند و جامعه اسرائیل را بهسمت یکپارچگی سابق سوق دهد این همان پیروزی است که غربی ها برای بدست آوردن آن در اوکراین هرکاری توانستند انجام دادند ولی شکست خوردند.
اینجاست که مسائل کاملا تغییر میکند. اگر اسرائیل بتواند در حوزه رسانه های غرب به این پیروزی دست یابد که جنگ کنونی را به نوعی به جنگ اوکراین دوم تبدیل کند، آنگاه میتواند یک حمایت 2 ساله کامل را بدست بیاورد.
و مشکل آنجاست که پیروزی اسرائیل در غزه باعث میشود که بلوک غرب خشم سرکوب شده خود در اوکراین را اینجا خالی کنند و اعتماد به نفس خود را مجددا به دست آورند.
این اعتماد به نفس جدید غرب باعث میشود که آمریکا و اروپا به فکر ترسیم یک نقشه جدید جهت مبارزه با بلوک شرق بیافتد و آن این است که ضعیف ترین محور بلوک شرق را مورد ضربه قرار دهد و پیروزی اسرائیل علیه غزه به معنای القای این پیام است که در بین 3 جبهه درگیری مستقیم بین بلوک شرق و غرب دنیا یعنی جبهههای روسیه_اوکراین، چین_تایوان (اتحاد آمریکا استرالیا ژاپن) و ایران_اسراییل(محور مقاومت با ناتو)، جبهه کنونی ایران و اسرائیل بهترین شانس برای کسب پیروزی های بیشتر را دارد و این یعنی تغییر وزنه کانونهای بحران جهانی از سمت اوکراین یا چین به سمت منطقه غرب آسیا خواهد بود.
این مبارزه باعث میشود که غربی ها بر بن بستی که در اروپای شرقی تجربه می کنند، غلبه یابند.
اگر غزه سقوط کند آنگاه، ایران و متحدان ایران یکی یکی به اهداف حتمی ناتو تبدیل خواهند شد، بنابراین آمریکا و ناتو برای حمله به متحدان استراتژیک روسیه و چین در منطقه بهشت انرژی خاورمیانه درنگ نخواهند
کرد زیرا بحران انرژی آنان را برای صد سال آینده از بین میبرد و سقوط فرضی ایران میتواند کاری کند چین و روسیه سریعا تسلیم شده و جنگ جهانی سوم پیش از آنکه به خاک اروپا یا آمریکا برسد در منطقه ما آغاز و پایان یابد.
اینجا دیگر آمریکا یا اروپایی ها به فکر قیمت نفت نخواهند بود زیرا میدانند اگر مقاومت فلسطین پیروز شود یعنی تسلط ایران در ساحل شرقی مدیترانه روز به روز افزایش یافته و ایران به منابع نفتی شمال آفریقا نیز مسلط میشود و این به معنای کابوس فروپاشی اتحادیه اروپا خواهد بود.
در حال حاضر اسرائیل میخواهد این سطح از وابستگی این کشور به ناتو را به صورت رسمی مورد تایید غرب قرار دهد و آنان از اسرائیل به مانند کلید پایان جنگ جهانی سوم یاد کنند.
اما تاکنون طرفین یکدیگر را به یک نقطه اجتناب ناپذیر همه یا هیچ سوق می دهند.
هم اسرائیل سعی میکند آمریکا را به درک کلیدی واجب بودن اَبَراتحاد اسرائیل با ناتو در این زمان قانع کند و هم ایران بدون کوتاه آمدن از اصول خود به اسرائیل هشدار داده است که در صورت ورود به غزه ما دخالت میکنیم.
اگر به زودی آتش بس برقرار نشود، از یک نقطه جنگ به بعد جنگ بزرگ بین محور مقاومت و متحدانش با اسرائیل و متحدانش اجتناب ناپذیر خواهد بود و در انتها یکی دیگری را می بلعد.
به همین دلیل تمامی آنالیزهای من نشان میدهد که باید به طور جدی منتظر یک جنگ بزرگ در خط سوریه-لبنان-اسرائیل باشیم. مگر اینکه در این لحظات ایران و یا آمریکا طرح جدیدی را روی میز بگذارند و با یک معجزه همه چیز تمام شود ولی مطمئن باشید حتی اگر به هر نحوی امروز آتش بس شود قطعا در یکی از فرداها دوباره جنگ بزرگتری شعله ور می شود و اینبار اسرائیل غافلگیر نخواهد شد.
چه آمریکا و متحدانش، و چه ایران و متحدانش با گامی مانند گامی که روسیه باید در سال 2022 برمیداشت ، (یعنی وارد شدن به جنگ مستقیم) مواجه هستند ، زیرا پرداختن به موضوع در یک چارچوب محدودتر از جنگ به معنای روزشمار آغاز یک جنگ یا فاجعه بدتری نسبت به جنگ کنونی میباشد.
(ادامه در پست بعدی 1/3)