چرا بچه های منو برگردوندی ؟؟؟ فرمانده یگان مدافع امنیت تعریف می کرد وقتی آماده شدیم برویم به مرکز شهر کنار خیابون برای مقابله با اغتشاشگران دو برادر ١۵ ساله و ١۶ ساله بودند دیدم خیلی ضعیف الجثه هستند گفتم امروز نیازی به شما نیست بروید به درستون برسید نیروها آماده شدند و رفتیم کنار خیابون مستقر شدیم نیم ساعتی از استقرارمون نگذشته بود که یکی از بچه ها منو صدا زد و گفت اون خانم می گه با شما کار داره رفتم پیاده رو دیدم یه خانم وایستاده پرسیدم امری داشتید گفت بله چرا پسرهای منو برگردوندید یادم رفته بود گفتم آهان شما مادر فلانی ها هستید؟ گفت : بله بچه های سرباز امام خامنه ای هستند از اینکه برگردوندید هم اونها ناراحتند هم من گفتم ببخشید ان شاالله نوبت های بعدی گفت نه همین الان اینجا آماده اند دیدم با لباس آماده با مادرشون اومدند گفتم: برید کنار بچه ها وقتی کنار بچه ها می آمدم می گفتم این انقلاب به برکت خون شهدا و وجود همچین مادرا و جوونا تا به امروز پایدار مونده و تا مقصد نهایی میره . خاطره یکی از فرماندهان یگان امنیت بسیج ◀ تازه ترین اخبار و اطلاعات از مسائل و ایران و جهان، را در کانال ببینید @Akhbarvijehh