🌹هادی_شجاع🌹
✍وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ...
می گفت :
#جااان دل
#هادی ؟ چیه
#فاطمه ؟
چند هفته بیشتر از
#شهادتش نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم .
دلم داشت می ترکید از
#بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به
#نوشتن از عذاب
#نبودنش و عشقم نوشتم براش .
نوشتم
#هادی، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم .
بعد
#شهادتش بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم .
دیدمش با
#محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد .
صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم .
#جاااان دلِ
#هادی . چیه
#فاطمه ، چرا اینقد
#بیتابی میکنی؟ تو جات پیش خودمه
#شفاعت شده ای.
راوی :
#همسر_شهید
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🎋〰❄️
@Alachiigh