آلاچیق 🏡
حب المهدۍ هویتنا: ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ #کـولـه‌بـارے‌ازعـشـق #قسمت‌آخر نفس طبق خواسته محمد حس
حب المهدۍ هویتنا: ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ قسمت‌۱-۳ به دخترک نوجوان رو به رویم نگاهی می اندازم و میگویم .. نفس : عزیزم اسمت چیه دخترک با آن قیافه پریشان و غمگینش لب میزند .. دخترک : سارا .. سارا فاختیان نفس لبخند دل نشینی میزند و میگوید : نفس : چه اسم قشنگی بگو جان دلم می‌شنوم .. چرا به کلینیک روانشناسی ما مراجعه کردی؟ سارا : خانم دکتر .. من من مقصرم و بعد هم اشک هایش سرازیر شد.. نفس از پشت صندلی اش بلند شد و کنارش نشست و با لحن مهربانی گفت : نفس : ببین سارای قشنگم اینو بدون که اگه قرار باشه گریه و زاری کنی و حرف نزنی من نمیتونم کمکت کنم ، پس خودتو خالی کن بهم بگو عزیزم؟ سارا : میگم .. میگم همه چیز از اون تصادف لعنتی شروع شد... اون روز توی جاده ی شمال من بودم که به پدر و مادرم اصرار کردم تا ماشین رو نگه دارن بعد هم با مشت به سرش کوبید و هق هق کنان لب زد لعنت به من لعنت..² نفس دلسوزانه به او چشم دوخت و دستش را خواهرانه گرفت و گفت : عزیزم ببین اون یه اتفاق بوده..اینو قبول کن باشه ؟ اون اتفاق قسمت بود .. حکمت بود با خودت این کارو نکن به نظرت پدر و مادرت راضی ان که تو اشک بریزی؟ نه بخدا که نیستن پس تمومش کن .. سارا خودش را در آغوش نفس انداخت و گفت : سارا : خانوم دکتر من بودم من لعنتی بودم خاک تو سرم همش تقصیر من بود.. نفس خواهرانه پشتش را نوازش کرد و با او صحبت کرد تا کنی آرام شود ... بعد از کمی صحبت از او خداحافظی کرد و غمگین سرش را روی میز گزاشت و به حال بد این دخترک ۱۷-۱۸ ساله فکر کرد.. صدای گوشی نفس افکار نفس را از هم گسیخت.. ³ با دیدن نام نمایان شده روی صفحه گوشی لبخندی زد { محمد حسین من} و تماس را وصل کرد.. محمد حسین : سلام علیک خانوم خانوما احوال شما و دختر ما چطوره؟ نفس لبخندی زد و دستش را روی دلش گزاشت و گفت.. نفس : علیک سلام آقا .. کی گفته دخترههه؟ محمد حسین : باباش نفس : اوا باباش علم غیب داره اونوقت؟ محمد حسین : حالا حالا .. کارت تموم شده؟ می‌خوام بیام دنبالت بریم دوتایی خوش بگذرونیما؟! نفس : نه دوتا نیستیم که .. محمد حسین : اوشون که قلب باشه.. نفس : چشمم روشن شما که گفتی من قلبتم؟! راسته که میگن نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزارررر.. محمد حسین خندید و گفت : نه خانومم قلب من دو قسمت شده یه قسمت شمایی یه قسمتم فاطمه ی باباش @Alachiigh