مَشک بـرداشت بـه دریابرود برگردد پـیِ یـک جُــرعـــه تسـلا بـرود بـرگـردد امر این بود که شمشیر حمایل‌نکند بـــــا کمـی صبـر و مـدارا بـرود بـرگردد همهٔ‌وحشت‌دشمن‌هم‌ازاین‌بودفقط کـــه علمـــــدار مبـــــادا بـــرود بــرگــردد پشت یک سد هزاران نفـره دریا بود در خـودش دید که تنهـا برود برگردد هدف تیروکمان‌ها دل مَشکی‌شد تا نگـــــذارنـــد کـــه سقـــــا بــرود بــرگـــردد دختـری فکـر نمـی‌کـرد بـه دنبال عمو با قــدِ خــم شــده بــابــا بـرود بــرگــردد ساعتی‌بعد؛علی..آب..سه‌شعبه..بابا مانده سوی حرم آیا برود؟... برگردد؟😭 💔 ▫️درثواب‌انتشار‌شریک‌باشید