📝به دو سند نقل شده،در يك سند آمده كه در محلّ‌«ذى قار»آن را ايراد نموده است.به هر صورت خدا را حمد نمود و ستود سپس فرمود: ....سپس 🔷 بدانيد بعد از من زمانى بر شما بيايد كه در آن روزگار هيچ چيزى نهان‌تر از حق نباشد و هيچ چيزى آشكارتر از باطل نباشد 🔶 و هيچ چيزى بيشتر از دروغ بر خداى تعالى و پيامبرش صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نباشد 🔷و نزد مردم آن دوران هيچ كالايى بى‌ارزش‌تر از قرآن نيست در صورتى‌كه درست تلاوت شود و به آن عمل گردد ولى اگر دستخوش تحريف و جابجايى واقع شود و به سود دنياپرستان تفسير شود هيچ متاعى از آن رايج‌تر و ارزشمندتر نيست. 🔶در آن زمان در ميان بندگان و در شهرها هيچ چيزى زشت‌تر از كار خوب و هيچ چيزى بهتر از كار زشت نيست. 🔷نزد گمراهان آن زمان هيچ كار هرزه‌اى بدتر از رفتن به راه هدايت و هيچ شكنجه‌اى جانكاه‌تر از آن نيست. 🔶کسانى كه خود را داناى قرآن مى‌دانند آن را پشت سر اندازند و حافظانش آن را به دست فراموشى سپارند،تا جايى به هوسرانى و ضلالت رو آورند كه خود از آن خسته و ملول گردند،اين گمراهى را از پدران خود ارث بردند و به دروغ و از روى قصد قرآن را تحريف نمايند و آن را تكذيب نمايند و به بهايى اندك بفروشند و نسبت به آن بى‌رغبتند. 🔷در آن زمان قرآن و اهل قرآن مرده‌اند و كنار گذاشته مى‌شوند و اين دو به يك راه مى‌روند كسى به آن دو اعتنا نمى‌كند،دو رفيق همدم هستند افسوس و دريغ بر آنها و بر بى‌توجهى مردم به آنها. 🔶در آن زمان قرآن و اهل قرآن در ميان مردم هستند و نيستند با مردم هستند و نيستند،زيرا قرآن و اين خطوط‍‌ هستند ولى مردم به آن عمل نمى‌كنند و راه هدايت نمى‌جويند و ضلالت و هدايت باهم جمع نمى‌شوند هرچند به ظاهر باهم باشند. 🔷مردم براى تفرقه و پراكندگى دست‌به‌دست هم مى‌دهند و از اجتماع مسلمانان واقعى كه اهل بيت هستند دورى مى‌گيرند 🔶سرپرستى خود و امور مربوط‍‌ به دين خود را به كسى واگذارند كه در ميان آنان به فريب‌كارى و قباحت و رشوه‌خوارى و آدم‌كشى رو آورده خود را به قرآن وابسته مى‌كنند ولى از قرآن راهنمايى نمى‌جويند، 🔷از حق نزد آنان جز نامى نيست و از قرآن جز خط‍‌ و نوشته‌اى كه آن را نمى‌شناسند، 🔶بسا شخص آوازه احكام قرآن را مى‌شنود و وارد دين اسلام مى‌گردد ولى هنوز درست ننشسته و اطمينان خاطر پيدا نكرده از اسلام بيرون مى‌رود.از دين حكمرانى به دين حكمران ديگر و از سرپرستى فرمانروايى به سرپرستى فرمانروايى ديگر و از اطاعت سلطانى به اطاعت سلطانى ديگر و از عهد و پيمان پادشاهى به عهد و پيمان پادشاهى ديگر منتقل مى‌شود، ⚠️خداى تعالى از جايى‌كه احساس ننمايند آنان را به عقوبت و شكنجه بكشاند 🔷و ايشان سرگرم زندگى دنيا باشند و به آرزوهاى دورودراز دل بندند تا جايى كه در نافرمانى زاد و ولد كنند و به جور و ستم خو بگيرند و قرآن از هيچ چيزى از گمراهى ايشان نگذرد، 🔶 گمراه و سرگردان هستند از غير خدا فرمان برند و سر اطاعت به غير او سپارند. 🔷در آن زمان مساجد ايشان از ابزار و وسايل گمراهى آباد و از هدايت و راهنمايى ويران است. 🔶قاريان قرآن آن دوران و آبادكنندگان مساجد زيانكارترين آفريده‌هاى خدايند گمراهى از آنان برخيزد و به آنان بازگردد پس رفتن به مساجد آنها و گام برداشتن به سوى آنان كفر به خداى عظيم است،مگر كسى كه به طرف آنها مى‌رود و از گمراهى آنان آگاه است. 🔷در اثر رفتارى كه دارند مساجد آنها از هدايت ويران و از ضلالت آبادان است، 🔶سنّت و دين خدا دگرگون گشته و از حدودش تجاوز شده،مردم را به هدايت دعوت نكنند و درآمد بيت المال را تقسيم نمى‌كنند به آنچه در عهده دارند وفا نكنند هركس در اين راه‌هاى گمراهى كشته شود شهيد بنامند نسبت به خدا دروغ بندند و منكر او شوند و از علم روى برتابند و به نادانى رو آورند.