مـُرٰاقِـبه...!!
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میفرمودند: رفته بودم در یک مجلسی زیارت عاشورا بخونم . قبل از شروع زیارت میزبان برای من یه چند تا کلوچه آورده بود یکی رو خوردم هـوس کردم دومی رو هم خـوردم...نشستم زیـارت عاشورا رو خـوندم دیـدم هیچ خبری نیست به سلام امام حسین (ع) رسیدم بازهم هیچ خبری نشد میگه نالم بلند شد عـرض کردم آقا من چه غلطی کردم که از فیض افتادم ، مـُنادی ندا داد شیخ اون کلوچه اولی رو خوردی سیر شدی خوردی دومی چه لزومی داشت...
از روی هـوس یک طعـام اضافه چـشم برزخی رو ازش گرفت .
حـالا ما به خـودمون اجـازه میدیم تو هر مجلسی و باهـرکسی حـشر و نـشر کنیم هر حـرفیو که دلـمون میخاد بزنیم هرکـاری که دلـمون میخاد انجـام بدیم صدامـونو جلو بـزرگترهامون بلـند کنیم به کـوچک ترهـامون احـترام نگذاریم...
اینطوری نمیشه چـشم هامون باز بشه به جمـال نورانی امام زمان (عج) ایـن اتفاقات از مراقـبه جدی درهمین نظام عالم که شکل میگیره...
✍
#سخن_بزرگان
┏✾╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍✾┓
➣
@Alireza_omidi
┗✾╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍╍✾┛