📌 ماجرای یک ابرقدرت در جریان یک تسخیر! 🗯 جولیتو کیه‌زا در خصوص شیوع یأس و ناامیدی در فضای سیاسی آمریکا بعد از تسخیر سفارت می‌نویسد: «هرتزبرگ، نویسندۀ متن سخنرانی‌های مهم کارتر اذعان می‌دارد با نگرانی احساس می‌کنم در حال لغزیدن بر سراشیبی هستیم و حتی برخی چنین اظهارنظر می‌کنند که توی "بن‌بست" گیر افتاده‌ایم.» 🎤 هامیلتون جردن در کتاب "بحران؛ آخرین سال ریاست جمهوری " اذعان می‌دارد که آمریکایی‌ها بعد از تسخیر سفارتشان در ایران تحقیر شدند. وی این تحقیر و حیرانی را این‌گونه تشریح می‌کند: «الینور با قیافه‌ای نگران وارد دفتر من شد و متن خبری را که از تهران مخابره شده بود به من داد. براساس این خبر [امام] خمینی درخواست محاکمه را تکرار کرده و تهدید نظامی را دست انداخته و به مسخره گرفته بود. در اعلامیه‌های قبلی به ‌احتمال محاکمۀ گروگان‌ها به اتهام جاسوسی اشاره شده بود، ولی این‌بار شکی باقی نمانده بود. بر خود لرزیدم و محاکمات علنی و اعدام افرادمان را درحالی مجسم کردم که ما با حالی نزار در کاخ سفید نشسته بودیم. جودی پاول را صدا زدم و او فوراً خود را به دفتر من رسانید. درحالی وارد شد که متن کامل سخنان [امام] خمینی نسبت به رئیس‌جمهوری آمریکا را در دست داشت. خشمگین و عصبانی بود، بعضی از جملات آن را با صدای بلند برای ما می‌خواند: "چرا ما باید بترسیم... کارتر طبل توخالی است... او عرضۀ هیچ کاری را ندارد... آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند."» 🎬 جیمی کارتر رئیس‌جمهور آمریکا اظهار می‌داشت که حیثیت آمریکا در اواخر حکومت وی در گِرو عملکرد " " بوده است و وقتی‌که دولت آمریکا دستور اکید ممنوعیت ورود مجموعه کتاب‌های حاوی اسناد منتشرۀ به آن کشور را صادر می‌کرد، به‌خوبی برای همۀ تحلیل‌گران و ناظران سیاسی جهان مشخص بود که مسئلۀ اشغال لانۀ جاسوسی آمریکا در تهران یکی از بزرگ‌ترین حرکت‌های سیاسی در جهت کنار زدن پرده از سیمای زمامداران کاخ سفید و متزلزل ساختن ارکان سیاست خارجی آمریکا در منطقه بوده است. ♟ روزنامه آلمانی "اشپیگل" در سال 1980 نوشت: «زمانی ایالات‌متحده می‌توانست تصمیم بگیرد که چه کسی در ایران بر مسند قدرت بنشیند، اما امروز در 1980، آیت‌اللهی در تهران می‌تواند سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده را تعیین کند.» 📚 منبع: http://yon.ir/d8CmJ 🆔 @America_in_decline