💠 🔷 خلاصه جلسه ششم/ قسمت چهارم 🔶همانطور که گفتیم امام فرمودند ، یک قسم از مسائل اینگونه اند که آدم باید نتیجه را در نظر بگیرد و بعد اقدام کند. « در همه مسائلى كه انسان اقدام مى كند يك جورش اين طور است كه يك قسم از مسائل اين طور است كه، انسان بايد ملاحظه كند كه در اين عملى كه مى كند نتيجه حاصل مى شود، نمى شود؟ آيا مى رسد به اين مقصدى كه دارد، نمى رسد؟ اگر مطمئن شد كه به آن مقصد مى رسد اقدام مى كند، اگر مطمئن نشد اقدام نمى كند. يك قسم از مسائل اين طورى است... .» (صحيفه امام، ج5، ص: 18) گفته اند که اگر احتمال عقلایی دادید که به آب نمی رسی ، تیمم کن ، تکلیف تو همین است. یا درمورد امر به معروف و نهی از منکر گفته اند که اگر یقین داری که تاثیر ندارد ، نتیجه نخواهد داشت ، اینجا وظیفه نداری. و قسم دیگری از مسائل اینگونه است که نتیجه را نباید درنظر گرفت و فقط باید اقدام کرد. یعنی اصل این است که وظیفه را انجام داد ، اگر چه احتمال بدهد که نتیجه ای حاصل نشود و لازم نیست که علم به این پیدا کند که نتیجه مطلوب حاصل میشود یا نه؟ و انسان به دنبال این است که به آن تکلیفی که بر عهده اش هست ، عمل کند. =>بعد میفرمایند که زیر بار ظلم و ذلت نرفتن به این شکل است. یعنی آقا اصلا فرض کن که داد بزنی ، نتیجه ای به همراه ندارد ، مهم نیست! باید به وظیفه عمل کرد. 🔶 مقایسه حکومت شاه با حکومت معاویه امام حکومت معاویه را با حکومت شاه اینطور مقایسه می کنند: « الآن وضع اين حكومت اين است، براى اينكه غاصبانه مسندى را گرفته است و يك سلطنت غاصبانه دارد مى كند ـ همان طورى كه معاويه سلطنت غاصبانه مى كرد، اين هم سلطنتِ غاصبانه است - همان طورى كه ائمه جور اين طور بودند ـ مثل معاويه و امثال اينها ـ و تكليف مسلمين بود بر اينكه اين را از آن مقامى كه دارد كنار بزنند و حكومت را دست آن كسى كه بايد و شرع مقدس تعيين كرده است تسليم بكنند، الآن هم بر مسلمين اين مطلب واجب است؛ لازم است. ما هم يكى از افراد مسلمين هستيم كه بر ما هم واجب است كه جديت كنيم و اين را از اين مقام پايين بياوريم. احتمالش را هم مى دهيم كه موفق بشويم؛ لازم نيست يقين بكنيم. ما احتمال اين معنى را مى دهيم. بلكه بيشتر از احتمال الآن هست در كار كه با اين نهضتى كه مسلمين كرده اند و همه با هم فرياد مى زنند كه ما نمى خواهيم اين را، اين مطلب درست بشود و سقوط پيدا بكند ان شاء اللَّه. و بر فرض اينكه حالا ما نتوانيم، زورمان به او نرسد، همان است كه حضرت امير هم نتوانست... موفق نشدند به اينكه معاويه را از حكومت كنار بزنند. ما از اينكه يك عده اى از ما كشته بشود يا ما يك عده اى از آنها را بكشيم باكى نداريم، براى اينكه ما روى تكليف داريم عمل مى كنيم... ما مكلفيم كه با اينها معارضه و مبارزه بكنيم. اگر يك وقتى هم دستمان برسد، دست به تفنگ مى بريم و معارضه مى كنيم... ودر اين اصل هيچ اشكالى براى ما نيست كه ما كشته مى دهيم.» (صحيفه امام، ج5، ص: 19 - 21) 💢 برای مطالعه متن کامل به آدرس زیر در کانال مدیا مراجعه فرمایید. 👇👇👇👇 جلسه هفتم: https://eitaa.com/Aminikhaah_Media/768 جلسه هشتم: https://eitaa.com/Aminikhaah_Media/771@Aminikhaah