💠
#دوراهی_وظیفه_و_نتیجه
🔷 جلسه دوم
🔶 بخش دوم
🔶 رسما به امام حسین ع اعتراض می کردند که قصد تشکیل حکومت دارید یا شهادت؟ حضرت به هر کسی جواب خاصی می دادند. ولی همه از این حکایت داشت که وظیفه اباعبدالله ع حرکت به سمت کربلاست. مثلا با تصرف ملکوتی ، کربلا و محل شهادت خود را به ام سلمه نشان دادند و فرمودند:
«يَا أُمَّاهْ قَدْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرَانِي مَقْتُولًا مَذْبُوحاً ظُلْماً وَ عُدْوَاناً وَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَى حَرَمِي وَ رَهْطِي وَ نِسَائِي مُشَرَّدِينَ وَ أَطْفَالِي مَذْبُوحِينَ مَظْلُومِينَ مَأْسُورِينَ مُقَيَّدِينَ وَ هُمْ يَسْتَغِيثُونَ فَلَا يَجِدُونَ نَاصِراً وَ لَا مُعِينا»
« مادر! خدا خواسته مرا به واسطه ظلم و دشمنى دشمنان مقتول و سر بريده ببیند. مشيت خدا قرار گرفته كه اهل بيت و زنان من اسير و تبعيد گردند، كودكانم سر بريده و مظلوم شوند، آنان اسير و دچار قيد و بند گردند، ايشان استغاثه كنند ولى يار و معينى نداشته باشند.»
(بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج44، ص: 332)
در پاسخ به ابن حنفیه هم فرمودند:
«أَتَانِي رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُكَ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلًا فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِيَّةِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَمَا مَعْنَى حَمْلِكَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَكَ وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْحَالِ قَالَ فَقَالَ لَهُ قَدْ قَالَ لِي إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا وَ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَ مَضَى.»
«فرمود: وقتى از تو مفارقت كردم جدم پيامبر خدا را در عالم خواب ديدم كه به من فرمود:
ای حسين! خارج شو! زيرا مشيت خدا اين طور قرار گرفته كه تو را كشته ببيند. محمد بن حنفيه گفت:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ.
پس اين زن و بچه را براى چه همراه خود مي برى؟ در صورتى كه با اين حال خارج ميشوى!؟ فرمود: جدم به من فرموده:
مشيت خدا اين طور قرار گرفته كه ايشان را اسير ببيند. محمد بن حنفيه با امام حسين خداحافظی كرد و رفت.»
(اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 65)
مسلما برای بسیاری که نگاه نتیجه گرایانه داشتند این پاسخ امام قانع کننده نبود. در حالی که این گره تنها با نگاه تکلیف مدارانه باز خواهد شد. در واقع نتیجه کامل قیام اباعبدالله ع تنها در قیامت نمایان می شود.
آدم اگر بخواهد وظیفه گرا باشد،باید قید خیلی از نتایج ظاهری را بزند.
🔹یکی از مکاتبی که به این سؤال (چه باید کنم؟) جواب داده است، مکتب فایده گرایی یا اصالت سود (Utilitarianism) است.
این بحث،بحث خوبی است چون که ما نیاز داریم منطق شیطان را بدانیم و نسبت به این منطق و ادبیات غریبه نباشیم.
قرآن کریم هم خیلی به این موضوع عنایت داشته است و استدلال ها و حرف های شیطان را بیان فرموده است.
مثلا می فرماید:
" قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ
ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮم ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺁﻓﺮﻳﺪﻯ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻰ " .(ص / ۷۶)
ابلیس هیچ حرفی را بدون استدلال نگفته است، خداوند هم می خواهد این استدلال ها را بدانیم.
یا درجایی دیگر می فرماید:
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ
ﺷﻴﻄﺎﻥ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎم ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺎﻝ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ] ﺍﺯ ﺗﻬﻴﺪﺳﺘﻰ ﻭ ﻓﻘﺮ ﻣﻰ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪ. (بقره / ۲۶۸)
وعده ی فقر به شما می دهد، یعنی می گوید کمک مالی نکن خودت گرفتار می شوی بعد وقتی تامل می کنی ، احساس می کنی منطقی است.
🔔
@Aminikhaah_Media