💠
#تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷
#پارت_دوم -
#نظام_تسخیر
🔷 جلسه شصت و نهم
🔶 بخش اول
🔶 حضرت امام (ره) در شرح حدیث یازدهم از کتاب «شرح چهل حدیث» نکاتی را در ارتباط با فطرت بیان می کنند که خیلی مهم است.
یکی از این نکات این است که ؛فطرت هم کمال گراست هم مطلق گرا.
یعنی همه ی انسانها هم کمال را میخواهند و هم کمال محدود را نمیخواهند.
اما گاهی این فطرت فریفته می شود چیزی را کمال و زیبایی میداند و بعد متوجه میشود که این کمال نیست و به محض اینکه متوجه شد این زیبایی و کمال، مطلق نیست روی میآورد به سمت یک کمال و زیبایی دیگر ، اگر متوجه شود آن هم محدود است روی می آورد به کمال دیگر و ...
اینکه انسان دچار تنوع طلبی می شود از همین صفت است ، انسان دائماً در حال عوض کردن چیزهایی است که کمال را در آن می بیند.
چرا انسان اشتباه میکند ؟!
کلید واژه ای اینجا مطرح میشود آن هم « عجله» است .
خیلی این واژه مهم است و متاسفانه خیلی هم غریب است در میان ما!
در قرآن استدلال فوق العاده ای وجود دارد که کمتر به آن توجه شده؛حضرت ابراهیم (ع) در گفتگویی که با خورشید پرستان و ماه پرستان داشت جمله ی جالبی را بیان کرد ، قرآن می گوید ابراهیم اول با ماه پرستان همراه شد گفت:
فَلَمَّا رَأَي الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي(انعام:۷۷)
«پس زمانی که ماه را دید که طلوع کرد،گفت این پروردگار من است»
و زمانی که خورشید طلوع کرد فرمود:
فَلَمَّا رَأَي الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَکْبَرُ (انعام:۷۷)
«پس زمانی که خورشید را دید گفت این پروردگار من است ، این بزرگتر است»
حضرت ابراهیم بعد از همراه شدن با مردم خورشید پرست و ماه پرست ، جمله ی جالبی را بیان می کند که خاص است و هنر پیامبری ایشان را نشان می دهد.
این تصور در بین ما هست که آدم حزب اللهی یعنی آدم بی عرضه!
ما فکر می کنیم اگر یک کتابِ صد در صد اسلامی و یا یک فیلم کاملا مذهبی ساخته شود برای کسی جذاب نیست.
حضرت ابراهیم در یک حرکت صد در صد اسلامی ، هنر و ظرافت خود را اینطور نشان می دهد ، زمانی که در جمع آنها ایستاد فرمود :
قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلينَ(انعام:۷۶)
«من افول کنندگان رادوست نمی دارم»
این جمله عالی است. مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه می فرمایند :
حضرت ابراهیم استدلال نیاورد استدلال این بود که بگویند این خوب نیست ، یا باطل است یا بگوید حق این است ، اما ببینید اصلا کاری به حق و باطل نداشت گفت"من دوست ندارم".
دوست نداشتن که برهان نیست!
شما اگر در یک گفت و گوی علمی بگویید قبول ندارم چون خوشم نمی آید ، قطعا جواب می شنوید که خوش آمد یا نیامد تو به ما مربوط نیست!
اما حضرت ابراهیم (ع)فرمود: من افول کنندگان را دوست نمیدارم.
نگفت افول کننده نمی تواند خدا باشد. گفت افول کننده نمی تواند دوست داشتنی باشد.
خیلی این مطلب ظرافت دارد ؛کسی را باید بپرستی که بتوانی عاشقش شوی!
می گوید ماه و خورشید صلاحیت عشق ورزی ندارد.
متاسفانه ما دین را طوری آموزش میدهیم که همه چیز در آن دیده می شود جز عشق و خدا آن نیست که بشود عاشقش شد.
فطرت شما موجودی را میخواهد که افول نکند.
تمام این فیلم هایی را که با محوریت و موضوع عاشقانه می سازند جذابیت آنها به چیست؟ چرا بیننده دارد؟
مگر نه این است که در نگاه همه عشق جذاب است؟
در دوگانه میان عشق و شهوت چرا ما شکست میخوریم؟چرا فیلم هایی که یک تم شهوت آمیز و یک فضای شورانگیز عاشقانه دارد ، مخاطب دارد؟
اما فیلم های ما مخاطب ندارد؟
فیلم های هالیوودی با توجه به سانسور هایی که صدا و سیما روی آنها انجام میدهد ، بخش زیادی از آن قابل پخش است پس مشخص میشود همه موضوع آن ها مربوط به مسایل شهوت و این جور چیزها نیست ، اگر اینجور بود که این همه فیلم خارجی با موضوع عاشقانه در رسانه ما پخش نمی شد.
این یعنی مردم حتی اگر هم عاشق نباشند ،عاشق دیدن عاشقی اند.
در ماجرای حضرت یوسف عشق حقیقی، آنی نبود که میان یوسف و زلیخا شکل گرفت اما متاسفانه چون بیشتر این طور عشق ها برای مخاطب جالب است ، در این فیلم با همه خوبی هایی که داشت به این بُعد بیشتر پرداخته شد ، دلیلش این است که ما ادبیات این را نداریم که با مردم صحبت کنیم و بگوییم این گونه عشق ها افول میکنند.
این جاست که آن کلید واژه «عجله» که مطرح کردیم ، جایگاهش روشن میشود.
انسان یک ویژگی دارد و آن هم عجول بودن است و از همین جا فطرت او به بازی گرفته می شود و فریب می خورد.
عجله یعنی شما عشق به زیباییِ مطلق دارید اما چون عجول هستید یک زیبایی محدود دل شما را می برد.
برای رسیدن به زیبای مطلق باید صبور بود.
🔔
@Aminikhaah_Media