عینک دودیش رو که از کسی امانت گرفته بود ، روی بینیش جابه جا کرد و سرش رو از پنجره بیرون کرد
بهش میگم
مامان سرتو از پنجره بیرون نکن خطرناکه
حالا چرا عینک دودی زدی؟؟
الان که آفتاب نیست! شبه!
یه نگاهی به آسمون میکنه و میگه
خووووب.... آخه قشنگه
بهش میگم
چشمای خودت که قشنگ تره
وقتی عینک دودی میزنی دیگه چشمای قشنگتو نمیتونم ببینم😍
عینک رو یک کم پایین میکشه
یه نگاه تو آینه میندازه
دوباره عینک رو میذاره رو چشماش و میگه
نه
اینجوری با کلاس تره!
میخوای بدم شمام بزنی باکلاس بشی؟؟
مات و مبهوت به چراغ قرمز روبروم نگاه میکنم و تو فکر میرم
بچه ۵ ساله از کجا میدونه معنی کلاس چیه؟؟
اصلا کلاس برای بچه ۵ ساله چجوری تعریف شده؟؟
اصلا از کجا میدونه عینک دودی باکلاسیه؟
تو خانواده ما غیر از یکی دو نفر کسی عینک دودی نمیزنه...
یهو یاد لباس هایی افتادم که از نت براش خریدم
لباس هایی که طرح مذهبی و انقلابی داشتن اما تو همه عکس های تنخورش پسرها عینک دودی زدن و ژست مغرورانه و خاصی گرفتن
ومن برا اینکه به سلیقه خودش احترام بذارم
عکس هارو بهش نشون دادم و نظرش رو هم خواسته بودم
و اون پرسید
با لباس عینک دودیش رو هم میدن...؟؟؟
چقدر نگاه میتونه نحوه اندیشیدن رو تغییر بده...
چقدر نگاه میتونه شخصیت ساز بشه...
پ ن: عکس از کتاب
#من_دیگر_ما جلد پنجم
@hamsare_jahadi