📜
سفرنامه کربلا
▪️بخشی از روزنوشت سفر شهید بهشتی را تقدیم میکنیم که داستان تشرفشان به کربلا، در راه سفر به هامبورگ را به رشته تحریر در آوردهاند.
3️⃣
قسمت سوم
🔸به حرم مشرف شدم. باز به خدام گداصفت خرافهساز برخوردم. یک خادم دم در ضریح ایستاده بود، مرتب میگفت بابالمراد، بابالحاجة و قفل آن را تکان میداد و از زوار میخواست قفل را ببوسند تا حاجتشان برآورده شود و ضمنا به این دربان بابالحوائج هم پولی بدهند وگرنه حاجتشان برآورده نخواهد شد. از آن تکه پارچههای سبز اینجا هم دست همین خادم و خادمهای دیگر بود. مشاهده این وضع مرا چنان متأثر کرد که حضور قلب مرا در زیارت امام موحدین و امیرالمؤمنین از بین برد.
ادامه 👇👇👇
برای خواندن ادامه این بخش از روزنوشت شهید بهشتی بر روی لینک کلیک کنید:
https://b2n.ir/p27963
🔰اندیشه بهشتی را دنبال کنید:
ایتا |
تلگرام |
اینستاگرام |
ویراستی |
آپارات