🔰
«عُجبِ به موضوع»، از ریشههای سلب توفیق است.
◀️ استاد سیّد مُنیرالدّین حسینیِ الهاشمی:
"اینکه بگوییم «کار ما موضوعاً شقّالقمر است! عالَم، بستگی به موضوع کار ما دارد!» چه معنایی دارد؟!
این نکته را میخواهم عرض کنم که اکثر عدم توفیقهای ما، گاهی به «عُجْب به نفس» برمیگردد و گاهی به «عُجْب به موضوع (بدین معنا که انسان یک نحوه استعلایی نسبت به موضوع کار خود داشته باشد).
اگر از خود شما سؤال کنند که یک ماشینی داریم که شامل موتور، سیلندر، دینام، دلکو، جعبه فرمان، گیربکس میشود، خود شما میگویید: تمام این اجزاء برای ماشین لازم است و هر قطعهای که نباشد، انتقال نیرو به جاذبه انجام نمیگیرد و در نتیجه ماشین حرکت نمیکند. ولی به موضوع کار خودمان که میرسد، یک مرتبه در قلبمان پیدا میشود که بگوییم: کار ما در بحث اصول فقه، شقّالقمر است و همه چیز حول این اصول میچرخد! حالا اگر فردا از بحث اصول خارج شده و یک کار عینی شروع کردیم، میگوییم: حالا این کار، شقّالقمر است! چون این کار از عینیت میخواهد شقّالقمر کند، ولی کار قبلی از استنباط بود!
این همان استعلاء است؛ چیز دیگری نیست!
اگر ما در محیط کار، کار دیگران را سبک شمردیم و گفتیم که کار آنها به طفیل سر ما میچرخند و ما علمدار هستیم، این، صدمه میزند و موفق به آن کارِ خیر نمیشویم. اگر هم این کارها منشأ رشد باشد، در دستگاه غیرالهی منشأ رشد است! در دستگاه مادی بهوسیله تشویقهایی که گاهی با کفزدن همراه است، مراتب عُجب را رشد میدهند، اما در دستگاه امام زمان(عج) اینگونه نیست.
نباید با تمام توان خود سعی کنید که شاخ و بال و کبّاده و عَلَم و کُتَل درست کنید، بلکه کارتان را خوب انجام دهید.
البته این را یقین داشته باشید که شکر نعمتِ حضرت حق را هر کسی انجام دهد، زیادهای که لازم باشد به او عطا میشود و زیادهای هم که برای او مضر باشد به او، رحمةً من الله تبارک و تعالی، داده نمیشود. «لَئِن شَکَرتُم لَاَزیدَنَّکُم». اگر کفر به آن اضافه شد، خذلان و مصداق «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ» خواهد بود.
لذا اولین تقاضا این است که نگویید: موضوع کار ما موضوع اصلی است و باید تمامی نیروهای مجموعه به این کار بپردازند؛ این صحبتها قابل قبول نیست! در رفتارها و صحبتهایی که در محیط کارتان طرح میشود اینگونه نباشد که معنای شاخ و شانه کشیدن و اینکه ما امروز یک سر و گردن از شما بالاتر هستیم را داشته باشد. اینها بسیار مُضرّ است. در ته قلبتان اینگونه باشد که واقعاً احساس کنید که نسبت به آحاد افرادِ دیگر، دستبوس هستید؛ یعنی در ذهنتان اینگونه باشد که ممکن است دیگری یک اخلاصی داشته باشد که من فاقد آن باشم و من یک اطلاعی داشته باشم که بیشتر از او مکلّف باشم، بنابراین، من به عذاب نزدیکتر باشم و او به رحمت حق، نزدیکتر. خدای متعال هرچه را به هر کس در این عالَم داده است، برای امتحان است."
(تیرماه ۱۳۷۷)
☑️
@AndisheMonir