✍ این حرف، من رو یاد کتابی میندازه با عنوان، مسیحای شهر (ماندنی های زندگی عارف توحیدی، سید مهدی قوام) ... ⬅️ در قسمت هایی از این کتاب، آمده بود ... واقعا داش مشدی های تهران او را بسیار دوست داشتند! در روز تشییع جنازه قوام در آخر بهمن ماه ۱۳۴۲ حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از کلاه شاپویی ها و داش مشدی های تهران، تابوت پیکر قوام را بر دوش گرفته و به کسی نمیدادند. این ها توی سر و کله خود میزدند و زار زار گریه میکردند! چون آقا سید مهدی قوام را از خودشان می دانستند. برای آن ها قوام نه آیت الله بود، نه زاهد، نه واعظ و نه سخنران، بلکه داش مهدی بود! کارهای عجیبی از او سر میزد ... خودش و آبرویش و پول منبرش را خرج میکرد برای به راه آوردن مطرودین و راه گم کردگان و زنان آن چنانی و داش مشدی ها، و دلسوزی برادرانه و پدرانه نسبت به آن ها ... یکی از دوستانش تعریف میکرد، میگفت: در شبی بارانی، دیدم سگی در جوی آب افتاده و انبوهی زباله و آشغال هم در جوی آب است. سگ دست و پا میزند. یک پل آنجا بود و سگِ آشفته، چند بار نزدیک بود به زیر پل رفته و خفه شود. برخی از رهگذران و جوانان نظاره گر این صحنه غمناک بودند و برخی هم، هر بار که سگ سرش را از آب بالا می آورد، با چوب بر سرش میزدند و دومرتبه هُل میدادند که عمدا سگ را به زیر پل بفرستند ... و میخندیدند! وقتی سید مهدی این صحنه را میبیند، عمامه و عبای خود را به دست دوست اش می سپارد و خودش به درون جوی آب می پرد. سگ بیچاره را بغل میکند، بیرون می آورد و با عبای خود سگ را خشک میکند! سگ را به آغوش میگیرد تا در آن سرما اندکی گرم شود. بعد، سگ را کنار خیابان بر زمین نهاد. مردم دوربرش جمع میشوند تا ببینند این سید روحانی کیست؟! بعد از چند دقیقه که بدن سگ گرم میشود، قوام رو به آسمان میکند و می گوید: خدایا سگی را به سگی ببخش! در این لحظه برخی رهگذران به گریه می افتند. دوست قوام می گفت، خود قوام هم زار زار گریه میکرد ... میگفت، باید امر به معروف و نهی از منکر کرد، ولی مشکل ما در امر به معروف و نهی از منکر کردن دیگران این است که، فرد گنه کار را از پشت عینک خود میبینیم و نه از پشت عینک خدا! میگفت: شراب خواری گناه بزرگی است، اما گناه بزرگتر و از همه گناهان بزرگ تر، یاس از رحمت حق است. دری را که خداوند تا آخر عمر به روی کسی باز کرده، ما حق نداریم این درب را به روی او ببندیم! ✅ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ بگو اى بندگانم كه زياده بر خويشتن ستم روا داشته‏ايد، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را مى‏بخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏. ✅ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۵۴﴾ و پيش از آنكه عذاب بر شما نازل گردد و سپس يارى نيابيد، به سوى پروردگارتان بازآييد و در برابر او تسليم پيشه كنيد. ✅ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾ همچنين پيش از آنكه عذاب به ناگهان بر سر شما فرود آيد و شما ناآگاه باشيد، از بهترين آنچه از سوى پروردگارتان به سوى شما نازل شده است، پيروى كنيد. ✅ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾ تا مبادا كسى بگويد واحسرتا در آنچه در كار خداوند فروگذار كردم، و به راستى كه از ريشخندكنندگان [اسلام و قرآن‏] بودم‏. ✅ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۵۷﴾ يا بگويد اگر خداوند مرا هدايت كرده بود، بى‏شك از پرهيزگاران بودم‏. ✅ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾ يا چون عذاب را بنگرد، بگويد كاش مرا بازگشتى [به دنيا] بود، آنگاه از نيكوكاران مى‏شدم‏. 🌐 مرکز مطالعات راهبردی نظم نوین جهانی (اندیشکده عصر بیان فرقان): @Andishkadeh_Forghan