هدایت شده از اسلام سیاسی | مومنی
🔰 بخوانید و کلاه خود را قاضی کنید! (یادداشت روز کیهان98/12/4) حسین شریعتمداری علی‌رغم هیاهوی پر حجم آمریکا و متحدانش و عملیات روانی گسترده‌ای که از طریق صدها رسانه مکتوب، صوتی و تصویری برای پیشگیری از حضور مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی تدارک دیده و به میدان آورده بودند، این انتخابات با حضور پرشمار مردم و در میان رقابت همه‌جانبه گرو‌ه‌ها و جریانات سیاسی صورت پذیرفت و مردم ایران در سراسر کشور نامزدهای مورد نظر و علاقه خود را برگزیدند. و اما، اگرچه هنوز نتیجه نهایی اعلام نشده است ولی گزارش‌های رسیده از استان‌ها و نتایج به دست آمده از شمارش آراء در تهران نشان می‌دهد نامزدهایی که مقابله با فساد اقتصادی، ضدیت با آمریکا، حمایت از محرومان و تاکید بر عدالت اجتماعی اصلی‌ترین شاخصه آنهاست، اکثریت قاطع مجلس آینده را در اختیار دارند. این خبر نه فقط برای آمریکا و متحدانش و برخی از دنباله‌های داخلی آنها خبری ناگوار است بلکه خوابی که برای مجلس یازدهم دیده بودند را به کابوسی هولناک بدل کرده است. از این روی قابل پیش‌بینی بوده و هست که ریل جدیدی برای ماشین تبلیغاتی خود برگزینند و هجوم تبلیغاتی خود را از تقلا برای پیشگیری از حضور مردم در انتخابات و تلاش برای دوری از گزینه‌های ضد‌آمریکایی و طرفداران عدالت اقتصادی و اجتماعی، به تخطئه انتخاب مردم و آینده مجلس پیش‌روی تغییر دهند که از هم‌اکنون نیز حرکت در این مسیر را آغاز کرده‌اند و در این باره گفتنی‌هایی هست، بخوانید! ۱- ظاهراً و بر اساس شواهد و قرائن موجود، حدس‌زده می‌شود که میزان مشارکت مردم در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نسبت به دوره قبل، چند درصد کمتر باشد. درصد بیشتر مشارکت اگرچه اهمیت قابل توجهی دارد ولی نوسان در میزان مشارکت نیز طبیعی است و عوامل متعددی می‌تواند در افزایش یا کاهش مشارکت نقش داشته باشد که طی ۴۱ سال گذشته و در جریان برگزاری ۱۰ دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد این نوسانات بوده‌ایم. و اما، دشمنان بیرونی و برخی از دنباله‌های داخلی آنها اصرار دارند این کاهش چند درصدی مشارکت را به حساب نا‌امیدی مردم از انقلاب و نظام بنویسند که باید گفت؛ ۲- طی چند سال اخیر (از انتخابات دوره دهم مجلس در سال ۱۳۹۴‎ تاکنون) شاهد رخدادهای فراوانی بوده‌ایم که از آن میان چند رخداد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و نقش تعیین‌کننده و مثال‌زدنی داشته‌اند. مردم، سردار سلیمانی را فدایی اسلام و انقلاب می‌دانستند و از راه و روش و خصوصیات آن شهید بزرگوار با خبر بودند. حضور چند ده میلیونی و بی‌نظیر مردم از همه اقشار اجتماعی در تشییع پیکر پاک و مطهر سردار و مراسم یادبود آن عزیز، بدون کمترین تردید و شائبه‌ای نه فقط از اعتقاد قلبی، بلکه از دلباختگی مردم به اسلام و انقلاب و نظام و مقاومت و... حکایت می‌کرد. از این روی، بی‌آنکه پای شعار و اغراق در میان باشد به جرأت و با اطمینانی بدون کمترین خدشه، می‌توان نتیجه گرفت که مردم به اسلام و انقلاب و نظام وفادار بوده و هستند. بنابراین نسبت دادن کاهش چند‌درصدی مشارکت به ناامیدی مردم از اسلام و انقلاب و نظام علاوه‌بر آنکه یک دروغ شاخدار است، اهانت به توده‌های چند ده میلیونی مردم نیز هست. آیا می‌تواند غیر از این باشد؟! اکنون سؤال این است که اگر ناامیدی مردم از نظام! علت کاهش چند درصدی مشارکت نبوده است، پس این کاهش چه علتی داشته است؟! ۳- نیم نگاهی به عملکرد دولت مدعی اصلاحات و تدبیر بیندازید. غیر از تحمیل ده‌ها و حتی صدها مشکل به مردم و کشاندن معیشت ملت به مرز فلج شدن چه دستاورد قابل‌توجهی داشته است؟! گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات به‌گونه‌ای که همه روزه شاهد افزایش نجومی و سرسام‌آور آن بوده‌اند، تورم بالای ۴۳ درصد، تعطیلی ده‌ها کارخانه بزرگ و صدها مرکز تولید، افزایش ۱۰۶ درصدی قیمت مسکن فقط طی یک سال، افزایش نقدینگی از ۴۷۰ هزار میلیارد تومان -هنگام تحویل دولت- به ۲هزار هزار میلیارد تومان، افزایش نرخ بیکاری و اضافه شدن انبوهی از جوانان جویای کار به خیل بیکاران، فساد اقتصادی هزاران میلیارد تومانی و نه فقط بی‌توجهی دولت به آن بلکه در مواردی حمایت از مفسدان، کاهش غیر‌قابل تصور ارزش پول ملی، افزایش قیمت دلار از ۳۲۰۰ تومان به ۱۴ هزار تومان، برباد دادن تاسیسات هسته‌ای و خروج شماری از دانشمندان هسته‌ای از کشور، هزینه کردن امکانات و ظرفیت‌های ۶ ساله کشور در مذاکرات هسته‌ای با هدف اعلام شده لغو تحریم‌ها که نه فقط هیچ دستاوردی نداشت بلکه فاجعه برجام را به ملت و نظام تحمیل کرد، و ده‌ها تحریم دیگر نیز به بار آورد، درپیش گرفتن دیپلماسی التماسی و بازی با حیثیت ملی در عرصه بین‌المللی، دهن‌کجی به مردم با پرداخت حقوق‌های نجومی به نورچشمی‌ها و ذخیره نظام! نامیدن آنها و... باعث دلسردی مردم و پاشیدن بذر نا‌امیدی در میان آنها نبوده است؟!