مژده ای ایرانیان جشن شب یلدا شده
در دل هر عاشقی تاب و تب لیلا شده
باز در بزم شبت یاد ضعیفان کرده ای
سفره خالیّ و پدر غرق خجالتها شده
شادی آن باشد که بنشیند سر بزم همه
چه قشنگ این کار خیر در بین ما ایفا شده
هاتفی گفتا بشر شادیّ دنیا در فناست
بی خبر. این بِرکه آخر وسعتش دریا شده
گر سلیمان هم که گردی قوت موری عاقبت
امری است این که نهایت بر همه اجرا شده
پند عاجز را به گوش جان سپارد هر که سفت
گر از این و آن بماند لاجرم تنها شده.
پیشاپیش یلدا مبارک