Anti_liberal🚩
دیدم آقا با غیظ بیشتر فرمود:سید مگه تو بودی ببینی کربلا با ما چه کردند؟؟ روضه ای که شیخ خونده من خود
روی اسب پاهام رو بالا بردم،سرم رو پایین آوردم،می خواستم تیر رو مابین پاهام قرار بدم،سرم رو بالا بکشم تیر از چشمم بیرون بیاد در همین اثناء کلاه خود،از سرم افتاد، راه باز شد یه وقت دیدم یه نانجیبی با عمود آهن.......»💔