Anti_liberal🚩
میگه‌من‌دیدم‌همه‌خوابیدن... رفتم‌یه‌گوشه‌ای‌نشستم... دیدم‌سرهاهمه‌رونیزه‌ان .. به‌جزسرآقاابی‌عبدالله
دیدم‌یه‌دختری‌یواشکی‌رفت‌سمت‌نیزه... دیدم‌اون‌نیزه‌سروآوردپایین... گفتم‌چرااین‌سراینجوری‌رونیزه‌ست میگه‌یه‌ذره‌زدم‌خودموبه‌خواب رفتم‌نزدیک‌تردیدم‌این‌بچه‌میگه....عموچشام‌نمیبینه..