🔸بنابراین، وحدت دین و سیاست امری تدبیری نیست؛ مقولهای ذاتی است که در ایران از سال ۹۰۷ هجری (شروع صفویه) تا کنون این مهم چنان در هم تنیده شده است که اسلام تشیع جزو عناصر اختصاصی هویتی ایرانیان محسوب میشود. حال آنکه اسلام اهل سنت خصوصیتی عام برای همه مسلمانان و همه کشورهای مسلمان است.
🔸منظر دوم: بالفعل شدن حاکمیت دین در عرصه سیاسی به اراده مردم بستگی دارد. حتی حکومت امیرالمؤمنین که طبق باور امامیه منصوب است، به واسطه به میدان نیامدن مردم بالقوه ماند. خود امام در بیعت عمومی سال ۳۵ هجری در مدینه نیز به نصب خود اشاره نمیکند، بلکه میفرماید: «لولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّه بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّه ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا؛ اگر نبود فراوانی بیعتکنندگان (اکثریت) و تمام شدن حجت با وجود یار و یاور، و اگر نبود که خداوند از علما (اسلامیت) پیمان گرفته است که به سیری ستمگران و گرسنگی ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانهاش میانداختم».
👇👇👇
@Antiliberalism