متن شبهه: "ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺣﺮﻓﯽ ﺍﺯ ﺑﺮﻑ ﺯﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﭼﺮﺍ؟ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺭﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﭼﻴﺴﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﻋﻘﻠﺸﺎﻥ ﻧﻤﻴﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻱ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻨﻨﺪ !! ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺮﻑ ﻣﯿﺎﻣﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﻑ ﻫﻢ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ....." پاسخ شبهه: 1. نه این طور است که در شبه جزیره عربستان هیچ سرما و برف و تگرگی نیامده باشد و نه این طور است که مردم به جاهای دیگر سفر نکرده و ندیده باشند. مثل این است که کسی بگوید: چون در شهری مثل تهران یا اصفهان یا مشهد، هوا رطوبت ندارد و شرجی نیست، مردمان این شهرها اصلاً نمی‌دانند و نمی‌فهمند که رطوبت هوا یعنی چه؟! برف و تگرگ، همان بارانی است که به علت برودت (سرمای) هوا، یخ زده است. اگر ذراتش ریز باشد به دانه‌های برف مبدل می‌شود و اگر درشت‌تر باشد و بیشتر یخ بزند، تگرگ می‌شود. و هر کس کمی قرآن خوانده باشد، با آیات متعدد در خصوص "باران" که ریشه برف و تگرگ است، آشنا می‌شود، هر چند در قرآن کریم به برف و تگرگ نیز اشاره شده است. 2. در سوره مبارکه نور، آیه 43 آمده است: « ... وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فیها مِنْ بَرَدٍ ... » ترجمه: ... و نیز از آسمان (بالاى سرتان) از كوه هاى ابر یخ زده كه در آن هست برف و تگرگ فرو مى ریزد ... *در اکثر تفاسیر کلمه برد به تگرگ تشبیه گردیده است. توجه فرمائید: -ترجمه تفسیر المیزان، ج15، ص190 : " وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَكادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ"- كلمه" سماء" به معناى جهت علو، و بالا است، و جمله" مِنْ جِبالٍ فِیها" بیان همان سماء است. و" جبال" جمع جبل (كوه) است، و جمله" من برد" بیان جبال است، و كلمه" برد" قطعات یخى (تگرگ) است كه از آسمان مى آید. -تفسیر نمونه، ج14، ص504 : سپس به یكى دیگر از پدیده هاى شگفت انگیز آسمان و ابرها اشاره كرده می گوید:" و خدا از آسمان، از كوههایى كه در آسمان است، دانه هاى تگرگ نازل می كند" (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ). -ترجمه مفردات، ج1، ص258 : (برد:) برف یا بارانى كه در اثر هواى سرد منجمد می شود. برد السّحاب- مخصوص به هواى سرد و ابرى است. سحاب أبرد و برد: ابرى كه بسیار سرما زاست. خداى تعالى فرماید: (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ- 43/ نور)، (یعنى ریزش برف از ابرهاى متراكم چون كوهها). *بنا براین، برف یا تگرگی که اعراب هرگز آن را ندیده اند، در قرآن آمده است... 3. اگر نام چیزی در قرآن نیامده، مسئله عجیبی نیست؛ چرا که به جز اسم برف موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در قرآن به آنها اشاره نشده است. برای مثال درباره میوه‌ای؛ مانند پرتقال یا لیمو و یا موز یا درباره موادی؛ مانند نفت و بنزین و بسیاری از چیزهای دیگر مطلبی در قرآن وجود ندارد. پس این پرسش نسبت به همه آنها وجود خواهد داشت. بدیهی است که این نقصی برای قرآن نخواهد بود؛ چرا که قرآن کتاب دائرة المعارف نیست، تا اسامی هر چیزی در آن وجود داشته باشد. http://www.islamquest.net/fa/archive/question/4760 4. قرآن کریم، در همان زمان از مسائلی حرف زد که علم آن زمان در هیچ جای دنیا بدان دست نیافته بودند. و این بدان معناست که برای هیچ یک از انسانهای آن زمان، قابل درک نبود. اما امروزه می بینیم که با پیشرفت علوم مختلف اعم از نجوم و ریاضیات و پزشکی و... بسیاری از آیات قرآن برای مردم روشن شد. و اینگونه، معجزه بودن قرآن برای بشر تبیین شد. برای نمونه، میتوان به این موارد اشاره کرد: *مراحل رشد جنین: http://miraclesofthequran.persianblog.ir/post/22/ http://miraclesofthequran.persianblog.ir/post/138/ *هفت لایه بودن جو و هفت لایه بودن زمین: http://miraclesofthequran.persianblog.ir/post/4/ *نور خورشید نور اصلی و نور ماه نور بازتابی است: http://hforgan.mihanblog.com/extrapage/0004 *و... 5. نیاز ما به قرآن برای این است که مسائل مورد نیازمان را برای ما روشن کند. نه اینکه از هر مساله ای سخن گفته باشد. *خداوند متعال در قران کریم سوره نحل آیه 89 می فرماید: « وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ » ترجمه: و کتاب را بر تو نازل کردیم در حالی که بیان کننده همه چیز است. *بنابراین، وقتی می گوییم قرآن کتابی جامع است، منظورمان این است که همه چیزهایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی و دنیوی خود بدان محتاج است، در قرآن بیان شده است. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈