متن شبهه: 🔴چرا در طول ۷۰۰۰ سال زندگی اقوام سرخپوست آمریکا و تمدنهای آنها، خداوند جهان، دینی را برای هدایت آنها نفرستاد؟ اگر کریستوف کلمب، آمریکا را کشف نمی کرد آیا خدای ابراهیم و موسی به این قاره راه می یافت؟ براستی این چه خدایی است که ۷۰۰۰ سال سرخپوستان را رها کرد؟ در شرق دور تا کره و ژاپن هم خبری از خدای ادیان ابراهیمی نیست. براستی خدای این صدمیلیارد کهکشان، چرا هدایت انسان را از همه زمین به غیر از خاور میانه دریغ کرده است؟ خون عرب و اسرائیلی از استرالیایی و سرخپوست، رنگین تر بود؟ چه لزومی داشت که خدای خاورمیانه با کشتی کریستف کلمب به امریکا برسد؟ مردم دنیای غرب با “قانون” و “دانش” بسوی سعادت در حرکتند ، اما آن دینی که قرار بود از قتل و تجاوز و جنگ جلوگیری کند چنین نکرد. جهانی که ادیان ترسیم می کنند، جهانی است که سقفش، آسمان است و بهشت آن بالاترهاست! فرشته ها انسان را هدایت و شیاطین منحرف می کنند! خشم خدا زلزله و سیل می آفریند و رضایتش نعمت می آورد! امروز مشخص شده است که پدیده ای چون زمین لرزه و سیل و باد و باران، همگی دلایل علمی دارند. اگر در ژاپن و فیلیپین همیشه زمین لرزه می شود، این دلیل بر خشم خدا نیست و بالعکس اگر جایی مردمش از ویرانگری طبیعت در امانند، آن هم بخاطر رضایت خداوند از مردم آنجا نیست! این که در قرآن و دیگر کتب ابراهیمی، خشم خدا بلا می آفریند و رضایتش نعمت می دهد، دلیل علمی ندارد و افسانه ای کودکانه بیش نیست. دین، ما را از حقیقت دنیا بازداشته است. دانشمندانی، چون گالیله و اینشتین نشان دادند که جهان، آن چیزی نیست که دین به ما میگفت ، جهان، آن نیست که آسمانهایی با هفت طبقه داشته باشد و زمینش چون سفره ای باشد که گسترده شده باشد. جهان آن نیست که خدایش بر یک کرسی در طبقه بالاتر نشسته باشد. جهان، در شش روز بوجود نیامده است. میلیاردها سال و هزاران مرحله، جهان امروز را پدید آورده است. اگر بخواهیم به آنچه این ادیان می گوید توجه کنیم، نه می توان شاتلی به فضا فرستاد و نه می توان با مهندسی ژنتیک، طببیعت موجودات و انسان را تغییر داد. و اما حقیقت این دین؟ براستی دین، جز پریشانی افکار و دورکردن خرد انسان از حقیقت دنیا و تلف کردن عمر و زندگی بجای پیدا کردن قوانین و حقیقت حاکم بر جهان، چیزی ندارد. انقلاب فرانسه به روزگار سیاهی و تباهی مردم اروپا پایان داد و تنها پس از صدسال، دنیای غرب، راهی را رفت که خاورمیانه سده ها نرفته بود! براستی مشکل عربستان چیست که در ۱۴۰۰سال گذشته یک دانشمند، به دنیا نداده است؟ آیا مغز عربستانی، چیزی از آلمانی کم دارد؟ هرگز این، بستر مناسب دانش و آگاهی آلمان بود که صدها دانشمند بزرگ را تنها در یک قرن به جهان داد. براستی کمکی که الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، به نجات انسانها کرد، کدام مسیح نجات دهنده کرد؟ مرده هایی را که “پاستور” زنده کرد، با کدام معجزه موسی و عصای سحرآمیز ش مقایسه کنیم؟ این ادیان نه تنها سودی ندارند، بلکه مشکلات روانی و جنگ و دعوای بسیاری را در میان انسانها بوجود آورده اند. “علم و قانون” مدتی است که که به عنوان راه سعادت انسان شناخته شده است و بسرعت نتیجه داده است، اما این ادیان، سده هاست که قرار است انسان را سعادتمند کنند و نکرده اند. این که بگوییم “این ادیان ضرری ندارند و می توانند مفید باشند” مانند کسی است که می گوید : ”کشیدن مخدرات ضرری ندارد و میتواند مفید هم باشد!! براستی اگر این ادیان، از زندگی حذف شوند و بجایش انسانیت و همزیستی بر اساس احترام به بشر و حقوق او جانشین شود، دنیا یک قدم بزرگ رو به جلو برداشته است. پاسخ شبهه: اولین شبهه در این متن، بحث ارسال رُسُل است که بر خلاف ادعای نویسنده قرآن کریم به صراحت اعلام می کند که: «لکل قوم هاد» یعنی برای هر قومی هدایت‌گری است و در آیه ی شریفه ی دیگری می‌فرماید: «ما بدون هدایت و اتمام حجت و ارسال رسول برای مردم عذاب کننده آنها نخواهیم بود.» این دو آیه ی شریفه به خوبی نشان می دهند اولاً هر جا قومی بوده قطعاً هدایت گری هم داشته اند و همچنین خداوند بدون اتمام حجت و مشخص شدن راه هدایت به وسیله ی رسولان، هیچ گروهی را عذاب نمی کند. بنابرین عذاب بدون نشان دادن راه هدایت از طرف پروردگار محال و خلاف عقل و ذات احدیت است. پس با فرض محال اگر در فلان جای زمین کسانی باشند که پیامبری ندیده باشند تکلیفی هم نخواهند داشت. اما علاوه بر این حجت های قطعی از قرآن باید دقت کرد که هبوط حضرت آدم و حوا در عرفات بوده و طبیعتاً نسل بشر از آن جا انتشار و گسترش پیدا کرده و اولین شخص بشر خودش پیامبر خدا بوده است. ❗️اما سوال اینجاست در این زمان که هر شخصی می تواند به تمام حقایق دینی دست یافته و راه هدایت را بیابد، چطور دین ستیزان با وجود آنکه خدا آنان را رها و فراموش نکرده، راه حقیقت را کنار گذاشته اند؟ پس همه ی اینها چیزی نیست جز مان