متن شبهه: حکومتی که دولتمردانش در رفاه و آرامش هستند و مردمش در فلاکت چطور قرار حفظ بشه؟ چرا دولتمردان ما برای حقوق مردم خود ارزش قائل نیستند؟؟؟؟ اونم سرزمینی که داراییش چندین برابر کشورهای اروپایی؟؟؟؟ چرا تضاد طبقاتی در کشوری که دم از مساوات اسلامی میزنه بیداد میکنه؟ ولی در کشورهای اروپایی از مردم میخوان بیان وام بدون سود بگیرند؟ چرا در کشور مسلمان بعضی ها چند شغله و بعضی ها بیکار هستند؟ پاسخ شبهه: احیای ارباب سالاری با نام کارو کارگزار ⭕️ «الهیکم التکاثر. حتی زرتم المقابر»، مگر غول اشرافیت پهلوی در بهمن خونین 57 با تیپای ملت برای همیشه به گورستان تاریخ پرت نشد؟ مگر در سال 42 نظام ارباب-رعیتی با درایت امام خمینی(ره) به مرگ ابدی فرو نرفت؟ پس چه کسی این غول در کما را تنفس مصنوعی داد و زنده کرد و به جان نظام انداخت؟ معماران اصلی نظام رعیت‌پرور نوین چه کسانی هستند که با لباس و اسم امام(ره) به مبارزه با آرمان این ابرمرد تاریخ و جانشین صبورش(مقام معظم رهبری) رفته‌اند؟ تبارشناسی اشرافیت در دهه‌های اخیر به عینه ثابت می‌کند که هرگز در این سرزمین نمرد بلکه فقط به کما رفت و با گذشت زمان توسط اهلش مجددا احیا شد و جان گرفت: دهه‌ نخست انقلاب، دهه‌ جنگ؛ هم جنگ افکار و عقاید و هم جنگ سخت در مرزهایمان بود. چپ و راست ابتدا با اختلافات اقتصادی شکل گرفت. مطابق آیه‌ 23 و 24 سوره‌ مبارکه‌ «توبه» کسانی که به انباشت سرمایه و ملک می‌پردازند از فاسقان‌اند. اما عده‌ای تلاش برای کسب ثروت حلال و انباشت آن را عملی شرعی و مربوط به حوزه‌ خصوصی می‌دانستند و همین تلقی اشتباه سبب شد در دهه‌ پس از آن، هیچ مانعی برای رشد سرمایه‌داری انحصاری به وجود نیاید. جنگ پایان یافته بود و رئیس‌جمهور وقت، اکبر اقتصاد دولتش را بر پایه‌ نسخه‌ سرمایه‌داری بنا کرد. در عرض مدت کوتاهی طبقه‌ای از مذهبیون دیروز، روحانیون، نظامی‌ها، مدیران دولتی و... شکل گرفت که تحت عنوان «سازندگی اقتصادی»، پایه‌گذار اشرافیت نوکیسه در انقلاب اسلامی شدند. طبقه‌ای با ظاهر حزب‌اللهی و باطن سرمایه‌سالار شکل گرفت که بازتولیدی از نظام ارباب و رعیت عصر شاهنشاهی بود اما با نام و تابلوی جدید «کارگزاران-کارگر.» نظام اقتصادی خان و رعیت که سال‌ها به کما رفته بود مجددا احیا شد و در این نظام اقتصادی تئوریسین‌هایش حتی از این‌که خود را لیبرال-دموکرات مسلمان بنامند (حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران) ابایی نداشتند. برای نخستین بار پس از انقلاب در صداوسیمای هاشمی‌ها پیام‌های بازرگانی تکاثرگرا باب شد و «» به عنوان مهم‌ترین سازوکار انحصار پول در نظام سرمایه‌داری، آشکار با کلاهی شرعی به اسم «سود علی‌الحساب» را موجه جلوه داد. در رأس هرم این نظام اقتصادی نوظهور همچنان جولان وجود داشت و طبقه‌ فقیر در ته هرم همچنان دست و پا می‌زد و طیف گسترده‌ای از طبقه‌ متوسط به‌وجود آمد؛ طبقه‌ای با اکثریت همیشه مقروض و بدهکار و قسط پرداز دولت‌ها و بنابراین از لحاظ سیاسی عقیم و در زنجیر. در عرض چهار سال، جامعه‌ای که در کلام امام خمینی(ره) برای قسط و عدل انقلاب کرده بود به جامعه‌ای با مانور اشرافیت به‌ویژه بین صاحب منصبان و مقامات سیاسی تبدیل شد که فریاد عدالت‌خواهانه‌ فرزند امام، سیداحمد خمینی را برانگیخت و آخرین نامه‌های ایشان قبل از رحلت را رقم زد. این شکاف طبقاتی نوظهور، تدریجا به جامعه‌ای تقسیم شده به 10 دهک در شکلی رسمی تبدیل شد. طبقه ای از نوکیسه ها ظهور کرد که باعث شد ایران 10 سال پس از آن در دوره‌ احمدی‌نژاد تنه به تنه شاهزاده های عرب، به بزرگ‌ترین وارد کننده‌ پورشه در خاورمیانه تبدیل شود. در ارباب سالاری نوین، کارگر و کارمند و شهروند در حال تبدیل شدن به رعیت‌های فرمانبر خان‌های نوین هستند و اگر دیر بجنبیم به زودی با همان خان‌سالاری و ارباب-رعیتی‌ باید مبارزه کنیم که امام(ره) در سال 42 و41 زمین‌گیرش کرد. بیایید یک بار هم که شده پنبه از گوش برافکنیم و لب به اعتراف بگشاییم که دوگانه‌ واقعی جامعه‌ ما نه دوگانه‌ چپ و راست، اصول‌گرا و اصلاح‌طلب، که همین دوگانه‌ اشرافیت‌پروری و عدالت‌خواهی است، همین دوگانه‌ لیبرالیسم و اسلام است، دوگانه‌ فقر و تکاثر، دوگانه امام و هاشمی. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت👇 ایتا 👇 https://eitaa.com/Antishobhe سروش👇 https://sapp.ir/.antishobhe تلگرام👇 http://telegram.me/Aliomidiani