متن شبهه: اقتصاد ايران فقط با يك امضاي ترامپ تا مرز فروپاشي پيش رفت جمهوری اسلامی از بدو تأسیس تاکنون امریکاستیزی و محو اسرائیل را به عنوان آرمانی مقدس و تغییرناپذیر برای خود تعریف نموده در حالی که مشخص نیست این آرمان چه دستاورد ارزشمندی در پی خواهد داشت. تنها استدلالی که همواره توسط مسئولین نظام تکرار می‌شود این است که برقراری رابطه با امریکا یعنی پذیرش ذلت و وابستگی! این استدلال به قدری بی‌پایه و اساس است که باورش نه تنها برای روشنفکران بلکه برای مردم عامی هم دشوار است. 🔹 در ادامه ابعاد گوناگون این آرمان مقدس و پیامدهای آن را مرور می‌کنیم. 1️⃣ مقابله اقتصادی 🔹 امریکا بیش از ۷۰ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد. حجم مبادلات تجاری امریکا فقط با اتحادیه اروپا 704 میلیارد دلار است در حالی که سهم ایران فقط 23 میلیارد دلار است. حجم مبادلات تجاری امریکا و ایران با سایر کشورها هم به همین نسبت است. با چنین توصیفی واقعاً ایران چگونه می‌تواند با این غول اقتصادی جهان مقابله کند. اقتصاد ایران فقط با یک امضای ترامپ تا مرز فروپاشی پیش رفت و ارزش پول ایران تا چند برابر سقوط کرد. جنگ اقتصادی ایران با امریکا بیشتر به یک افسانه کودکانه شباهت دارد که فقط برای به خواب رفتن افراد ناآگاه کاربرد دارد. 2️⃣ مقابله سیاسی 🔹 مبارزه سیاسی ایران با امریکا در این چهار دهه چقدر توانسته به اقتدار امریکا لطمه بزند؟ سیاست ماجراجویانه‌ای که ایران در خاورمیانه در پیش گرفته است باعث شده تا اکثر کشورهای اسلامی و غیراسلامی برای مقابله با نفوذ ایران با امریکا و اسرائیل متحد شوند. به جز چند کشور جنگ‌زده و تحت اشغال که چشم طمع به کمک‌های ایران دوخته‌اند کدام کشور از ایران حمایت می‌کند. روسیه و چین هم از ایران فقط استفاده ابزاری می‌کنند و تا همانند سدی برای حفظ منافع آنان در برابر نفوذ امریکا عمل کند. هر جا منافع آنها اقتضا کند با امریکا همراه شده و بر علیه ایران قطعنامه صادر می‌کنند. چقدر ساده‌اندیشی است که روسیه و چین را حامیان واقعی ایران تصور کنیم. 3️⃣ مقابله نظامی 🔹 بودجه نظامی امریکا ٣٦٪ بودجه دفاعی جهان (٣ برابر چین، ٩ برابر روسیه، و ٤٩ برابر ایران) است. امریکا در يك قرن اخیر در٧٠ کشور جهان تهاجم نظامی داشته است. امریکا با یک قرن تجربه در ساخت انواع جنگ‌افزارهای فوق مدرن به قدرتمندترین ماشین جنگی دنیا تبدیل شده است. واقعاً چرا برخی تصور می‌کنند که ایران در ظرف سه دهه با ساخت چند موشک توان مقابله با چنین قدرت نظامی را دارد. شاید استدلال برخی این باشد که ارتش امریکا در جنگ با ویتنام شکست خورد. بله ولی با این تفاوت که در جنگ ویتنام حتی یک فشنگ هم به خاک امریکا اصابت نکرد. در عوض ویتنام به تلی از خاکستر تبدیل شد و بر اثر بمب‌های سمی (عامل نارنجی) سه میلیون ویتنامی به کام مرگ فرو رفتند و تا چند نسل دچار جنین‌های نارس و نوزادان ناقص‌الخلقه شدند. چه کسی چنین فرجام شومی را پیروزی می‌نامد. گیریم ایران در همه زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی تاب مقاومت در برابر حملات بی‌امان امریکا را داشته باشد و همانند ویتنام قادر باشد امریکا را وادار به عقب‌نشینی کند. با این فرض سرزمین سوخته‌ای برجای خواهد ماند که ایران و ایرانی تا چند نسل قادر به سربلند کردن نباشند. از این گذشته شکست امریکا و محو اسرائیل از روی کره زمین چه کمکی به فساد سیاسی و اقتصادی گسترده که در تمام تار و پود نظام حاکم ریشه دوانده خواهد کرد؟ این دقیقاً همان نقطه ضعفی است که نظام قصد دارد با شعار امریکاستیزی ضعف و ناکارمدی خود را پنهان کند و افکار عمومی را با دشمن خودساخته خارجی سرگرم کند تا از دشمنان داخلی غافل شوند. پاسخ شبهه: 1⃣ دیدگاه و کارکرد اصلی غربگراها در جمهوری اسلامی این است که اولا اعتقادی به توانمندی ایران و ایرانی ندارند و به تمام دستاوردهای جوانان این مرزوبوم به دیده ی شک و تردید می نگرند.در ثانی سعی در پاک کردن حافظه ی تاریخی ملت دارند و از ظلم و جنایت غربی ها در برابر ملت ایران به سادگی عبور می کنند و سعی می کنند جهان غرب را در چشم مردم زیبا جلوه دهند و هر جا که این حربه کارگر نیفتاد، تلاش دارند با ایجاد ترس و دلهره از قدرت دولت های غربی در مردم به اهداف خود جامه ی عمل بپوشانند. 2⃣ در این شبهه از گزینه ی آخر که همان ایجاد رعب و وحشت و خودکم بینی در برابر استکبار است، استفاده شده است. اما با کمی دقت میتوان فهمید که این تحلیل آبکی فرسنگ ها با واقعیت فاصله دارد! 3⃣ اولین دروغ شاخدار در ابتدای متن خود را نشان میدهد. در آنجا که تنها دلیل آمریکاستیزی مردم و حکومت جمهوری اسلامی را نپذیرفتن ذلت و وابستگی می داند.در پاسخ به این دروغ باید گفت که گرچه نپذیرفتن ذلت و وابستگی به اجانب در ذات جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران وجود دارد 4⃣اما سیاست های کلان جمهوری اسلامی بر مبنای حمایت ا