متن شبهه: چرا در دنيا زشتى و زيبايى درهم آميخته است و آيا بهتر نبود خداوند تنها زيبائى‏ها را مى‏آفريد؟ پاسخ شبهه: 1⃣خداوند متعال، نظام هستى را به نحو احسن و كامل‏ترين وجه، آفريده است. 2⃣ اقتضاى نظام احسن و كامل آن است كه در اين نظام، «تفاوت» ها به عنوان يك ضرورت باشد. ما در اين عالم- كه به اقتضاى كمال ما، واجد تفاوت‏هايى است- به يكى خوب و ديگرى بد مى‏گوييم. سپس مى‏پرسيم: آن خوب كيست؟ اين بد چرا وجود دارد؟ نمى‏دانيم كه در واقع اگر اين بد نبود؛ آن خوب هم نبود. 3⃣مثل يك تابلوى نقاشى كه در آن، روشنايى و تاريكى توأم وجود دارد. اين تفاوت ميان قسمت‏ها است كه يك قسمت روشن و ديگران تاريك است؛ ولى اين تابلو، تابلو بودن و زيبايى و كمال خودش را به همين دارد كه روشنى‏ها و تاريكى‏ها، به يكديگر آميخته است. اگر به جاى تاريكى‏ها، همه روشنى بود، آيا آن وقت تابلو وجود داشت؟ آيا آن وقت زيبايى وجود داشت؟ آيا اگر در دنيا زشتى نبود، زيبايى وجود داشت؟ اگر انسان بد و شقى نبود، انسان خوب و سعيد بود؟ 4⃣ آن را كه الان ما مى‏گوييم زيبايى و در مقابل آن مات و مبهوت مى‏مانيم و آن را درك و توصيف مى‏كنيم، براى اين است كه همه جاى دنيا آن طور نيست. اگر تمام دنيا يك جور بود و همه انسان‏ها خوب بودند و اگر همه افراد بشر، خصيصه امام على عليه السلام و يك انسان سعيد و خوب را مى‏داشتند، ديگر براى آن حضرت و انسان‏هاى وارسته‏اى در دنيا به طور برجسته قابل شناخت نبودند. 5⃣ پس آنچه كه ما آن را خوب و سعيد و زيبا مى‏ناميم، زيبايى، سعيد و خوب بودنش مديون همين زشتى زشت، بدى بد و شقاوت شقى است 📚برگرفته از کتاب خداشناسی، کاشفی، ص 93 کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈