«عقلانیت» 🌱 رهایی از گناه ( ۴٨ ) ✅ "گناه" دور کنندهٔ انسان از عالی‌ترین هدف 🔹 وقتی محبت به خدا بعنوان عالی‌ترین هدف شکل گرفت، گناه همان چیزیست که می‌خواهد انسان را از خدا دور کند. از اینجاست که بحث دین شروع می‌شود. البته بعضی ایراد می‌گیرند که «اگر اینگونه دین را معرفی کنیم، در واقع دین را عارفانه توضیح داده‌ایم» ، اما معرفی عارفانهٔ دین چه اشکالی دارد؟ 🔹 حضرت امام ره می‌فرمود: «کسانیکه مردم را بطور محض، فقط به صورتِ عبادت، دعوت می‌کنند و میگویند که شریعت جز این صورت و قشر، معنا و حقیقتی ندارد، شیاطین طریقِ الی الله و خارهای راه انسانیتند» کتاب آداب الصلاة، ص ١۵۴ 🔹 برخی میگویند: «ما به ابعاد عرفانی دین و اتصال به خدا چکار داریم؟! خدا گفته این گناه است؛ خُب گناه نکن دیگر!» سوال اینست: «خُب برای چه هدفی گناه نکنیم؟ اصلا خدا برای چه گفته اینکار را نکن؟» آن هدف عالی و بلند را بگو، آن هدف زیبا و نازنین را بگو،؛ بگذار جانش تازه شود! 🔹 این هدف بالا را کسی دریافت می‌کند که شخصیت درستی داشته باشد. در خاطرات شهید ابراهیم هادی آمده: «وقتی نوجوان بود، روزی پدرش او را دعوا کرد و از خانه بیرونش کرد و گفت تا شب برنگرد. شب که ابراهیم برگشت، خواهرش پرسید: ناهار چکار کردی؟ ابراهیم گفت: برای پیرزنی کار کردم، مقداری پول درآوردم، نان خریدم و خوردم» کتاب سلام بر ابراهیم، ص ١٧ 🔹 شخصیت درست یعنی این؛ اینکه وقت خود را به بطالت نمی‌گذارند و بجای رفتن دنبال تفریحات، بدنبال کسب درآمد و تامین عزت خودش است. کار را عار نمی‌داند و در نوجوانی می‌خواهد روی پای خودش بایستد، همه اینها در شرایطی است که پدرش او را دعوا کرده، ولی او بجای قهر کردن و رنجور شدن، برخوردی سازنده دارد. این فرد با این شخصیت، طبیعی است که عارف شود. 🔹 بعضی هستند وقتی پدرشان آنها را ازخانه بیرون می‌کند، بدنبال موادمخدر می‌روند یا حتی بدون اینکه از خانه بیرونشان کرده باشند معتاد می‌شوند! دلیلش اینستکه شخصیتشان درست شکل‌گرفته است. 👈 ادامه دارد ... 🔘 منبع: کتاب "رهایی از گناه" نوشته استاد پناهیان