هدایت شده از اقیانوس نهج البلاغه
🌹  ﷽ 🌹 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 قسمت شصت و یکم از خطبه عیادت ، ملاقات زنان انصار و مهاجرین با حضرت زهرا(س)                  خلاصه ای از درس امروز 1_وقتی معاویه به حکومت رسید ، خلافت را به سلطنت که زشت ترین نوع حکومت در جهان است ، تبدیل نموده و در زمان مرگ ، یزید را جانشین خود قرار داده و سلطنت را موروثی کرد. یزید و تمامی حاکمانی که بعد از او به حکومت رسیدند ، خود را جانشین پیامبر نمیدانستند بلکه خود را خلیفه الله(جانشین خدا) میدانستند . معتقد بودند ، همانطور که از خدا نمیتوان  سوال کرد ، از خلیفه الله هم نمیتوان سوال نمود. مردم اجازه انتقاد از حکومت را نداشتند. 2_ هشام ابن عبد الملک دستور نوشتن نامه ای را به خالد ابن عبدالله داد که استاندار مکه و امیر عراق بود. در متن آن نامه نوشتند: هشام ابن عبدالملک اطلاع پیدا کرده که فردی نزد تو آمده و گفته من، تو را به خاطر چند صفت دوست دارم اول: خدا کریم است و تو هم کریم هستی دوم : خدا سخاوتمند است و تو هم سخاوتمند هستی سوم : خداوند رحیم است و تو هم رحیم هستی (صفات خداوند را به خالد ابن عبدالله نسبت دادند.) خالد ابن عبدالله در جواب نامه نوشت: آنچه برای شما(هشام ابن عبدالملک) نقل کردند ، صفات خیلی برتر و بالاتری نسبت به من است. آن ها قبول داشتند که خلیفه خدا بر روی زمین اند و پیامبر(ص) ، فرستاده خداست و مقام آن ها از پیامبر(ص) بالاتر است. 3_ در تاریخ طبری نقل شده: خالد ابن عبدالله که امیر مکه بود ، اعتقاد داشت پیامبر(ص) فرستاده خداست و هشام ابن عبدالملک خلیفه خداست. با این جملات قصد انحراف در دین را داشتند. این ها همه از نتایج کنار گذاشتن حضرت علی(ع) است. 4_ خالد ابن عبدالله میگوید: اگر هشام ابن عبدالملک به من اجازه بدهد ، حتی کعبه را هم ویران میکنم. سه شنبه_ 1402/12/08_  ارسال از استان اصفهان خداوند یار و نگهدارتان  🌹 🌹🌷🌹🌷🌹🌷