لَیْتَ شِعْری عمری ست دل از داغ هجران ناشکیب است عشق تو تنها دل‌خوشی این غریب است من "لَیْتَ شِعْری" خوانده ام هر جمعه اما اینکه نمی‌بینم تو را دردی عجیب است هم حاضری هم ناظری، غائب منم من دوری به ظاهر، لطف تو اما قریب است ای آرزوی قلب مشتاقان عالم افسوس دلها از حضورت بی نصیب است با یک نگاهت آسمانی می‌شود دل تلمیح چشمانت قشنگ و دلفریب است باران تویی! دل‌های ماها چون کویر است تا تو بیایی ذکر دل "اَمّن یُجیٖب" است