زمینه وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) ⚫ دلم محزونِ داغی از قدیم است عزای حمزه و عبدالعظیم است کشد پَر مرغ دلهامان زِ سینه گهی سوی ری و گاهی مدینه واويلاوو.. واويلاوو.. واویلا ( ۲) دلِ اهل ولا از غم شکسته دو داغ سخت ُ بر دلها نشسته منم که سایل بیت الکریمم حزینِ حمزه و عبدالعظیمم واويلاوو...واويلاوو... واویلا ( ۲ ) بگیرم رخصت از حَیّ تعالی به نام نامی خلاق یکتا برم با ذکر بانویی حزینه مسیر روضه را سوی مدینه واويلاوو... واويلاوو...واویلا. ( ۲ ) دلم گشته به خون آغشته یا رب امید مصطفی شد کشته یا رب دو چشم عرشُ از این غصه خونبار دو صد نفرینُ بر هِندِ جگر خوار چنان قلبش زِ غم گردیدُ مضطر توگویی خم شده قَدٌ پیمبر چرا که حمزه میر لشکرش بود چو حیدر یاور و غم پرورش بود واويلاوو...واویلا...واویلا. ( ۲) اگر چه هستُ شیعه دل پریشان ولی لایومَ کَ یومِک حسین جان به تو از جانب اعداء چه ها شد کنار علقمه قَدّت دو تا شد واويلاوو...واويلاوو...واویلا ( ۲) نشسته تیرِ کین بر چشم مستش علمدارت جدا شد هر دو دستش دلِ زهرا از این مرثیه افسرد که ضرب آهنینی بر سرش خورد حسین جانم.. حسین جانم.. حسین جان................... ( ۲) وای حسین..............