باز این چه شورش است كه در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است‏ باز این چه رستخیز عظیم است كز زمین بى نفح صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع مى‏كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامى ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست‏ این رستخیز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاى ملال نیست سرهاى قدسیان همه بر زانوى غم است جن و ملك بر آدمیان نوحه مى‏كنند گویا عزاى اشرف اولاد آدم است‏  🔸شاعر: ____________________________ 🔹