کشتن عموتو واقعاً، زدن گلوتو واقعاً جای پر قنداقه خون گرفته روتو واقعاً دیگه بریدم واقعاً، خیری ندیدم واقعاً راستی دارم می‌رم سر خاک شهیدم واقعاً آروم بخواب طفل نخورده آبم کاش شب جمعه‌ها بیای به خوابم خواب ببینم آب میدی دست مادر پیشم عروس من نشسته مادر (علی لای لای، علی لای لای)۳ آبت ندادن واقعاً چه جوری شادن واقعاً اگه بیای سمت حرم خیلی زیادن واقعاً بابات بریده واقعاً رحمی ندیده واقعاً هنوز نمی‌شه باورم منت کشیده واقعاً حسین که حرف التماسو می‌زد حرمله داشت تیر خلاص و می‌زد این لحظه‌ی شرمندگی مرده هر یه قدم میره و بر می‌گرده (علی لای لای، علی لای لای)۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️